زهرا شایانفر:
اشاره:
دکتر مجید سرسنگی، مدرس و مدیر گروه آموزشی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، عضو کمیته اجراییITI ، عضور شورای تئاتر دانشگاهیان، عضو شورای راهبردی تئاتر کشور و... است که در بهمن ماه سال گذشته دبیری بیستوششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را بر عهده گرفت. برگزاری موفق چهارمین جشنواره تئاتر رضوی و سمینار بینالمللی"نمایش و دین" از نمونه اقدامات وی در سال گذشته است.
برگزاری نشست مطبوعاتی دکتر سرسنگی به منظور تشریح سیاستها در جشنواره تئاتر فجر امسال، گرچه بسیاری از ابهامات موجود در این زمینه را مرتفع کرد، ولی ضرورت بحث روی ITI ، برگزاری سمینار تئاتر شرق، مشارکت نهادهای مختلف با جشنواره و تأسیس بنیاد دایره المعارف رودکی و... باعث شد در گفتوگویی اختصاصی با او درباره همین موارد به بحث بنشینیم که میخوانید:
سمینار بینالمللی تئاتر شرق که قرار است جزء یکی از بخشهای جشنواره بینالمللی تئاتر فجر باشد، با چه هدفی شکل گرفته و در حال حاضر در چه مرحلهای است؟
سمینار بینالمللی تئاتر شرق یکی از بخشهای مجموعه سه منظوره بخش ویژه تئاتر ملل است. تجربهای که از سالهای قبل داشتیم، نشان میداد که نمایشهای زیادی از کشورهای دیگر دعوت میشوند، ولی بهره آموزشی و هنری که باید از آن ببریم به اندازه کافی نیست. به نظر میرسد با سرمایه محدودی که داریم و صَرف حضور گروههای خارجی در فجر میکنیم، باید بهره بیشتری ببریم. بر این اساس، فکر شکل گیری بخش ویژه تئاتر ملل شکل گرفت و بنا شد هر سال یک موضوع داشته باشد. به دلیل مسائل و قرابتهای فرهنگی که با دنیای شرق داریم، احساس کردیم که حوزه تئاتر در این کشورها و رویکرد جدیدی که به تئاتر سنتیشان دارند، میتواند به ما کمک کند. منظورم از تئاتر شرق، کشورهای شرقی صاحب تئاتر است که در سالهای گذشته توسعه خوبی در تئاتر داشتهاند. مثل چین، ژاپن و هند. امکان دارد موضوع سمینار در سالهای بعد تغییر کند. برای مثال تئاتر در کشورهای اسلامی، تئاتر در کشورهای آفریقایی و... در واقع هر سال روی یک موضوع تمرکز میکنم تا دریافت و بینش خوبی نسبت به آن حوزه و تئاترش به دست آوریم.
گفتید بخش ویژه تئاتر ملل یک بخش سه منظوره است. آیا این بخشها از نظر محتوایی با هم پیوستگی دارند؟
این سه برنامه در یک راستا حرکت میکنند. کاری که در بخش ویژه تئاتر ملل انجام میدهیم، این خواهد بود که تعدادی نمایش شاخص از تئاتر شرق را برای اجرا دعوت کنیم. این نمایشها به نحوی انتخاب میشوند که بیشتر نمایانگر نحوه دگردیسی تئاتر سنتی به تئاتر مدرن باشند. یکی از مشکلاتی که در تئاتر کشور ما وجود دارد، همین دگردیستی تئاتر به جریان روز تئاتر است. به هر ترتیب ما صاحب تعزیه، خیمه شب بازی و سیاه بازی هستیم، ولی نتوانستهایم آن را به یک جریان معاصر تبدیل کنیم؛ در صورتی که این اتفاق در کشورهای دیگر افتاده است. وقتی تئاتر نو، کابوکی و کاتاگالی را میبینید و مشاهده میکنید که سعی کردهاند خود را به روز کنند.
علاوه بر اجرای نمایشها، بسیار اهمیت دارد که گروههای دعوت شده ورک شاپهایی را در این خصوص برگزار کنند. دیدیم که اگر قرار است هر یک از این گونههای نمایشی اجرا شوند، بهتر است نحوه اجرای این نمایش، برگزاری تمرین، رسیدن به نقش، بازیگری و سایر عناصر اجرایی مورد بحث قرار گیرد. بنابراین در کنار اجرا و ورک شاپ، "سمینار علمی تئاتر شرق سنت و مدرنیسم" را طراحی کردیم. این بخشها در مجموع باعث میشوند که تصویر درستی از تئاتر شرق داشته باشیم.
تا این لحظه چه گروههایی برای این بخش دعوت شدهاند و چه ورک شاپهایی برگزار میشود؟
هنوز خیلی زود است، تازه فراخوان دادهایم. البته فقط به فراخوان بسنده نکردهایم. خودمان هم شروع کردیم و با افرادی که میشناختیم(هم در ایران و هم در دیگر کشورها) و میدانستیم که میتوانند در این حوزه کمک کنند، وارد مذاکره شدیم و در حال جلب مشارکت آنها هستیم. پیشبینی ما این است که پنچ گروه به ایران بیاید و پنج ورک شاپ نیز در کنار آن برگزار شود. 10 سخنرانی علمی توسط کارشناسان ایرانی و خارجی خواهیم داشت و در حاشیه این اتفاقات ـ چه به وسیله خودمان و چه به وسیله ناشرانی که در موضوع تئاتر شرق کاری ارائه دادهاند ـ کتاب منتشر کنیم. تا این لحظه با پروفسور موتسی موری ارتباط برقرار کردهایم و در ایران نیز دکتر ناظرزاده کرمانی طرحی ارائه دادهاند که در حال رایزنی هستیم. برای بخش تئاتر ملل شاید بتوان تا یک ماه دیگر اطلاعات بیشتر و قطعیتری اعلام کرد.
همان طور که میدانید دانشجویان تئاتر در مرحلهای از تحصیل خود، نمایش رادیویی را تجربه میکنند و حتی تولیداتی نیز در این زمینه دارند. آیا در بخش نمایشهای رادیویی و تلویزیونی آثار دانشجویان امکان حضور دارند؟
شرط حضور در این بخش، کارهای حرفهای است که قبلاً پخش شدهاند؛ چون اعتقاد داریم که اگر چنین شرطی نباشد، امکان دارد با حجم زیادی از کارهای آماتور روبهرو شویم. نمایش رادیویی و تله تئاترها گونههایی از نمایش هستند. از این گذشته بخش عمدهای از هنرمندان تئاتر نیز در رادیو کار میکنند، اما سالها بخشهای مجزایی قلمداد میشدند و فاصله زیادی بین سیاستگذاری حوزه نمایش در صدا و سیما با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود داشت. فکر کردیم افزودن این بخش باعث میشود سیاستها به هم نزدیک شده و این رسانهها به یاری یکدیگر بیایند.
لطفاً بیشتر توضیح دهید؟
ببینید در طول یک سال چند نمایش تولید میشود. حال چند درصد از آنها به صورت تله تئاتر درمیآید؟ در تلویزیون چه مقدار برای تله تئاتر هزینه میشود و چه قدر از آن برای تئاتر آماده هزینه میشود؟ برایتان مثال میزنم، شبکه ZDF آلمان با تئاترها قرارداد میبندد تا کارهای حرفهای پس از اجرا، ضبط تلویزیونی شده و از این شبکه پخش شوند. این شبکه با اندک هزینهای صاحب یک برنامه میشود؛ چون هزینههای ابتدایی انجام شده است. فقط با اندکی تمهیدات تکنیکی، کاری که در صحنه اجرا میشود، تبدیل به تله تئاتر شده و او علاوه بر تهیه یک کار تازه، خوراک لازم را برای شبکههای خودش فراهم کرده است. از سوی دیگر تزریق این پول به گروههای تئاتری باعث میشود بخشی از مسائل مالی آنها جبران شود. در ایران نیز گروهی که 20 تا 30 میلیون تومان برای تولید و اجرای نمایش میگیرد، میتواند هزینه اندکی را صرف بازیگران و عواملش کند. اگر همان کار ضمن اجرای صحنهای برای تلویزیون هم قراردادی داشته باشد، میتواند با بودجهای که از این طریق میگیرد، کمبودهای حوزه تئاتر را بپوشاند. از این گذشته با چنین اقدامی میتوان به تدریج ذائقه مخاطب را نیز تغییر داد. در حال حاضر ذائقه مخاطب ما متوجه تله تئاتر نیست و تنها افراد خاصی به تماشای آن مینشینند. این به آن معنی است که اگر یک شبکه فوتبال داشته باشد و شبکه دیگر تله تئاتر، عامه مردم فوتبال را انتخاب میکنند. دلیل این اتفاق آن است که کارهایی را پخش کردهایم که چندان با ذائقه عموم مطابقت نداشته است. از طریق پخش تلویزیونیِ تئاترهایی که تماشاگر عام دارند و در اجرای صحنهای توفیق داشتهاند، میتوان ذائقه مخاطب را تغییر داد. به نظر من این بخش میتواند به بعضی سؤالهایی که در این سالها پاسخی برای آن نداشتهایم، جواب دهد و اَحیاناً پرسشهای جدیدی را در زمینه تعامل صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به وجود آورد.
آیا در حوزه نمایشهای رادیویی و تلویزیونی به پژوهش توجه شده است؟
پیشنهادهایی داشتهایم و از آن استقبال کردهایم. اگر پژوهشهای خوبی به دبیرخانه بیاید مورد، حمایت قرار میدهیم، اما تا این لحظه طرح مشخصی ارائه نشده است.
به تعامل سازمانها و نهادهای فرهنگی اشاره کردید. آیا جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در این زمینه دستاوردهایی داشته؟ و با توجه به این که گفته بودید دبیرخانه برای جذب حمایت کننده مالی فعالیت گستردهای انجام میدهد، آیا میتوانید دستاوردهای این فعالیت را عنوان کنید؟
امیدواریم این اتفاق بیفتد. جشنواره تئاتر فجر یک حرکت فراملی و فراتشکیلاتی است. درست است که بانی اصلی و متولی آن مرکز هنرهای نمایشی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، اما به نظر میرسد سایر سازمانهای فرهنگی و هنری هم در آن دخیل هستند. باید مشارکت کنند. هم مشارکت معنوی و حضور در جشنواره، هم مشارکت مادی. جشنواره تئاتر فجر آینهای است که قصد دارد شاکله تئاتر یک ساله کشور را به نمایش بگذارد، بنابراین باید به نحو احسن برگزار شود. طبیعتاً اگر بخواهیم این وظیفه را فقط بر عهده ارشاد بگذاریم، محقق نخواهد شد. در این مسیر با شهرداری تهران، سازمان فرهنگی ـ هنری شهرداری، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری و سایر مراکزی که کار فرهنگی میکنند، وارد مذاکره شدهایم. حتی با برخی از مراکز غیرفرهنگی که به لحاظ قانونی موظف هستند کار فرهنگی بکنند یا به هر نحو علاقهمندند فعالیت فرهنگی داشته باشند، صحبت کردیم. این مراکز در حوزههای دیگر فرهنگی(برای مثال سینما) مشارکت میکنند، اما کمتر به سمت تئاتر میروند. اگر بتوانیم از بودجههای دیگر برای جشنواره بینالمللی تئاتر فجر استفاده کنیم، کمتر از بدنه تئاتر هزینه خواهیم کرد.
تا به حال با مرکز خاصی صحبت شده است؟
بله صحبتهایی انجام شده که باید مکتوب شود. البته از آن جا که تا لحظه آخر امکان تغییر نظر دوستان وجود دارد، نمیتوان آن را اعلام کرد. فقط میتوان گفت که قولهای اولیه را گرفتهایم و به تدریج جلو میرویم. اگر با دقت در مسیر جذب مشارکت پیش برویم، آن روز دور نخواهد بود که بودجه تئاتر فجر از بودجه تئاتر کشور جدا شود و مثل اکثر جشنوارههای دنیا که بودجه آن از طریق بخش خصوصی و غیر دولتی تأمین میشود، ما هم این جشنواره را با حفظ سیاستگذاریها و ارزش گذاریهایی که باید جشنواره داشته باشد، به صورت غیر دولتی برگزار کنیم. یادآوری میکنم رفتن به سوی جذب مشارکت بخش خصوصی نباید به صورتی باشد که معیارها و اصول ارزشی و هنری تئاتر را از دست بدهیم.
شما در عین حال که دبیریِ جشنواره بینالمللی تئاتر فجر را بر عهده دارید، نماینده ایران در ITI نیز هستید. تأثیر این دو مسئولیت در سطح بینالمللی برای جشنواره تئاتر فجر چه بوده است؟
ارزیابی من، ارتقاء جایگاه جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در سطح جهانی است. امسال این جشنواره به طرز شایستهتری در مجامع بینالمللی مطرح شد. تصور من این است که در سالهای اخیر نتوانستهایم انعکاس خوبی در سطح بینالمللی داشته باشیم. گرچه فعالیتهای خوبی در کشور انجام شده، اما انعکاس بینالمللی نداشته یا نتوانستهایم آن انعکاس را مدیریت کنیم. خبرهای پراکندهای از تئاتر کشور در سطح بینالمللی درج میشود و تا آن جا که مطلع هستیم، خبرهای مثبتی نیستند. امسال سعی کردیم از امتیاز خوبی که در ITI داریم، برای انعکاس چهره تئاتر کشور و جشنواره استفاده کنیم. به همین دلیل در اکثر جلسات و ارتباطها سعی میکنیم تصورات غلطی را که از تئاتر ایران و فضای فرهنگی کشور بوده و هست، پاک کنیم و آن را به یک چهره درست تبدیل کنیم. در سمینار بینالمللی"نمایش و دین" این حرکت انجام شد و بسیار موفق بود. در جشنواره تئاتر فجر نیز این کار را انجام میدهیم. در حال حاضر میزان فعالیت گروههای ایرانی در سطح بینالمللی به نسبت دیگر کشورهای جهان بسیار کم است. در سفر اخیرم به آلمان، کشورهایی چون برزیل، شیلی، پرو و مکزیک میگفتند که در طول یک سال به طور مداوم گروههایشان در کشورهای دیگر رفت و آمد میکنند و در پروژههای مشترک با تئاترهای بزرگ دنیا حضور دارند. اما ما قسمت اندکی را به مشارکت در تئاتر بینالملل اختصاص دادهایم. این یک نقصان است که باید به نحو معقول و حساب شده جبران شود.
یکی از مسئولیتهایی که از طرف یونسکو بر عهده داشتید، تأسیس دایره المعارف تئاتر ایران بود. این کار در چه مرحلهای است؟
بحث دایره المعارف یک بحث قدیمی است که سعی کردهایم طی این سالها آن را جا بیاندازیم، ولی به لحاظ بزرگی این پروژه و اعتبار کلانی که میطلبد در هر مقطع که مطرح شده، به دلیل فقر مالیِ تئاتر متوقف شده است. ایجاد دایره المعارف فقط محدود به چاپ یک کتاب نیست؛ بحث تأسیس یک بنیاد مطرح است. چنین بنیادی میتواند در طول سالیان دراز کار انتشاراتی داشته باشد، خودش را به روز کند و وظایفی را که به عنوان یک بنیاد دایره المعارف بر عهدهاش قرار میگیرد، انجام دهد. این کار، بسیار سخت، زمان بر و متضمنِ داشتن بودجه کافی است. کاری که در دوره قبلِ مرکز شروع شد و به دلیل تغییر مدیریت با وقفه روبهرو شده بود، مجدداً در دفتر انتشارات و پژوهش بررسی شد؛ اما دیدیم اگر بخواهیم روی دایره المعارف کار کنیم، دیگر این دفتر نمیتواند کتاب چاپ کند، سمینار بگذارد و... و در نتیجه کار بسیاری از هنرمندان جوان با مشکل برخورد خواهد کرد. بنابراین به تازگی پیشنهاد کردهام این طرح با مشارکت فرهنگستان هنر انجام شود؛ چون فرهنگستان محملی برای این گونه فعالیتهای بنیادین فرهنگی است. خوشبختانه این پیشنهاد پذیرفته شده، اما مسائل مالی همچنان وجود دارد. اگر بتوانیم درباره مسائل مالی با فرهنگستان به توافق برسیم، این بنیاد با مشارکت فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی و مرکز هنرهای نمایشی با یک بودجه و هیأت امناء مشترک تأسیس خواهد شد. تا آن زمان اگر بتوانیم یک یا دو سازمان دیگر را نیز درگیر کنیم، فشار مالی به این دو بخش را کم خواهیم کرد. به شخصه اعتقاد دارم پرداختن به این بنیاد کاری جدی است و دوست ندارم شتابزده و با امکانات حداقل، تأسیس شده و پروژهای ابتر تعریف شود. در نگاه عملیاتی بعد از جشنواره فجر و با کنار گذاشتن دیگر فعالیتهایمان آن را جلو میبریم.
در بین عناوین کارهای پژوهشی جشنواره عنوانهایی به چشم میآید که میتوانستند جزئی از فعالیتهای دایره المعارف باشند.
به هر حال میتوانند موادی باشند تا بعداً مورد استفاده قرار گیرند. بحث کتاب سال تئاتر، کتاب بیست و چند سال جشنواره تئاتر و شناسایی سالنهای تئاتر، مباحثی است که در سالهای آینده در دایره المعارف استفاده میشوند. در حال حاضر امکاناتمان برای انجام این کارها جواب میدهد. ولی اگر اول بنیاد را تأسیس کنیم، همین کارها را نیز انجام نخواهیم داد. باید در وهله اول کارهایی را که منطقی، معقول و واقع بینانه هستند، انجام دهیم. اگر واقعاً مسئولان و مدیران فرهنگی از این قضیه حمایت کنند، یکی از پروژههای شاخص تئاتر تا به امروز میتواند باشد. نیروهای زیادی به کار گرفته میشوند و زوایای مختلف تئاتر توسط گروههای پژوهشی سنجیده میشود. خواهید دید که بخش اعظم مشکلات تئاتر به واسطه بنیاد دایره المعارف حل میشود. به اعتقاد من اگر قرار باشد پنج کار جدی در تئاتر انجام شود، یکی از آنها بحث"دایره العمارف تئاتر" است.
از وضعیت ITI در ایران برایمان بگویید. آیا اتفاقات جدیدی در این خصوص رخ داده است؟
درباره ITI بحثهای زیادی داشتهایم، اما علنی نکردیم؛ به خاطر جوی که متأسفانه در آن ابتدا ایجاد شد و قطعاً به نفع مملکت نبود. متأسفانه یک مسئله داخلی که خودمان میتوانستیم حلش کنیم، به مجامع بینالمللی کشیده شد. هر چند که در نهایت یونسکو و ITI حرفهای مرا در زمینه عضویت مرکز هنرهای نمایشی تأیید کردند، ولی متأسفانه همین جو باعث شد که تصور خوبی از تئاتر ما نداشته باشند. انصافاً تلاش بسیاری کردهایم و به شخصه ساعتها وقت گذاشتم تا ضمن صحبت با افراد مختلف(رئیس و دبیر ITI ، اعضای کمیته اجرایی) این ذهنیت را پاک کنم و نشان دهم که این طور نیست که در تئاتر ایران مدام دعوا باشد و ما در کنار هم کار میکنیم. اقداماتی چون سمینار"نمایش و دین" و شکل جدید جشنواره تئاتر فجر باعث شده جایگاه و موقعیت ما در ITI تا حدی تثبیت شود. خبر انتشار کتاب سال که تاکنون فقط خبر آن منتشر شده، تأثیر خوبی روی ITI داشته و ما را به تدریج جزء کشورهای صاحب سبک و جایگاه مشخص میکند.
در حوزه داخلی که متأسفانه اختلافات زیادی وجود دارد، انتخاباتی برگزار شد که حتی دوستان هیأت مؤسس، آن را غیر قانونی عنوان کردند. ساعتها این مسائل و اسناد را در یونسکو بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که حرف دوستان مبنی بر این که«انتخابات برآیند نظر تئاتریهای کشور نبوده» درست است. لذا رایزنی با هنرمندان و به خصوص هنرمندان شهرستانی را شروع کردیم. باز هم متذکر میشوم ITI در هیچ کجای دنیا وظیفه تهیه کنندگی ندارد و کاری به اعزام گروهها به خارج از کشور هم ندارد. ITI بودجه محدودی دارد که بیشتر در حوزه برنامهریزی، آموزش و فعالیتهای آکادمیک صَرف میشود. به نظرم این آگاهی کمکم در بین دوستان به وجود آمده و امیدوارم امسال بتوانیم یک انتخاب فراگیر برگزار کرده و هیأت مدیره ITI کشور را معین کنیم.
شرایط عضویت در ITI چیست؟
اساساً عضویت در ITI کار سختی نیست. مادامی که شما یک تشکل داشته باشید و بتوانید حق عضویت بدهید، عضو ITI هستید. اتفاقاً برنامه من این است که به همه سازمانهای تئاتری کشور اعلام کنیم که اگر میخواهند عضو ITI شوند، میتوانند اعلام آمادگی کنند. برای همه نامه میفرستیم. بنابراین نباید نگرانی وجود داشته باشد که آدمهای خاصی در ITI حضور دارند. من از عضویت هر نهاد و سازمان تئاتری در ITI دفاع خواهم کرد، ولی این توقع که حق عضویت را مرکز بدهد و عده دیگری حضور داشته باشند، انتظار به جایی نیست. مرکز سالهاست که به عضویت ITI درآمده و ITI آن را به رسمیت میشناسد. یادم میآید سال 67 که دانشجو بودم، با دکتر منتظری(رئیس وقت مرکز هنرهای نمایشی)، دکتر عزیزی، سیدمهدی شجاعی و دیگران برای شرکت در مجمع عمومی ITI آن سال به ترکیه سفر کردیم. مسأله دولتی و غیر دولتی بودن هم درست نیست؛ چون اساساً نحوه تعامل ITI با هر کشور، به سیستم و ساختار تئاتر آن کشور بستگی دارد.
میتوانید یک تاریخ مشخص برای انتخابات اعلام کنید؟
باید زمان بگذرد تا دوستان به وفاق برسند. ترس من از این است که دوباره آن حرف و حدیثها شروع شود. من هم منتظر یک زمان مناسب هستم؛ زمانی که احساس کنم تئاتریها میتوانند دور هم بنشینند و برای یک هدف مشترک تصمیم بگیرند؛ بدون آن که خیلی مهم باشد که من باشم یا دیگری.