صبا هنر (سینما / تئاتر / هنر )

(محمد مهدی قاهری )

صبا هنر (سینما / تئاتر / هنر )

(محمد مهدی قاهری )

جشنواره‌ها برآیند آثار شاهکار نیستند

جشنواره‌ها برآیند آثار شاهکار نیستند
گفت‌وگوی سایت ایران‌تئاتر با دبیر دوازدهمین جشنواره سراسری تئاتر دفاع مقدس
 
ایران تئاتر -  سرویس گفت و گو    

زهرا شایان‌فر:
دوازدهمین جشنواره سراسری تئاتر دفاع مقدس پس از وقفه‌ای دو ساله‌ سرانجام در شهریور 1386 و در سنندج به بار نشست. طی یک هفته اخیر مطالب گوناگونی همچون امکانات شهری، تجهیزات فنی، استقبال مردم، تعداد گروه‌های اجرایی، تغییر در زمان‌بندی اجراها و... مطرح شد.
امروز که مراسم اختتامیه این جشنواره برپا می‌شود، با دکتر سعید کشن‌فلاح دبیر جشنواره دوازدهم ‌گفت‌وگو کرده‌ایم.
از شکل‌گیری جشنواره‌ای که امروز در سنندج پایان می‌گیرد، بگویید.
‌کار ضرب‌العجلی سخت و سنگینی برعهده داشتم. ابتدا گفتند که‌ تعدادی متن از قبل رسیده، فراخوان قبلی به شکل معمول ‌و نزدیک به 900 متن موجود بود. زمان فکر، ایده و قصه تازه هم وجود نداشت. حتی قبل از ارزیابی ما، خود دوستان انتخاب‌هایی نیز داشتند و این نگرانی وجود داشت که چطور باید درباره آن‌ها تصمیم گرفت. اولین اقدام تفکیک جشنواره عروسکی بود که 200 متن را از رده خارج کرد. نزدیک 700 متن را درست شب عید نوروز به دوستان ارزیاب‌ تحویل دادیم و 20 فروردین پاسخ آنان را دریافت کردیم. وزارت ارشاد نیمی از هزینه‌ها را برعهده گرفت و کار شروع شد. اولین مشکل فضای تمرین بود. از سالن‌های اداره تئاتر ‌و حتی سالن‌هایی که در حوزه هنری مشغول اجرا بودند برای تمرین‌ها استفاده کردیم.
مسلماً برای برگزاری جشنواره‌ای همچون دفاع مقدس، بیشتر استان‌ها‌ داوطلب بوده‌اند، چرا جشنواره در تهران برگزار نشد و چرا از آن میان، سنندج انتخاب شد؟
پیشنهادهای بسیاری بود‌. کرمان، گیلان، کرمانشاه و سنندج اعلام آمادگی کرده بودند. ترجیح دادیم که جشنواره در این استان مظلوم که صدمات زیادی ‌از جنگ خورده و از نزدیک با رویداد جنگ مواجه بوده، برگزار شود.
برگزاری ‌جشنواره مستلزم همکاری تنگاتنگ در بخش‌های اداری میان مسئولان شهری و برگزار کنندگان جشنواره است. از مسیر سازماندهی اجرایی جشنواره و توافق‌های صورت گرفته بگویید.
در مذاکره و ملاقاتی ‌‌با استاندار کردستان و نماینده ولی فقیه که حتی در حوزه تئاتر فردی فرهیخته است، متوجه علاقه‌مندی و استقبال ایشان از جشنواره شدیم. حتی در ابتدا قرار بود بخشی از جشنواره را علاوه بر سنندج در مریوان برگزار کنیم که متأسفانه امکانات و شرایط اجازه این کار را نداد و این بخش ایده‌آل را کنار گذاشتیم. طبیعی است که سختی‌هایی در تفاهم‌نامه‌های حمایتی داشتیم. کار به جایی رسید که چند ماه قبل دچار تردید شدیم و عملاً به جایی رسیدیم که شاید این استان نخواهد جشنواره را برگزار کند. حتی با مراکز دیگر به رایزنی پرداختیم و زمانی نیز به این نتیجه رسیدیم که بهتر است جشنواره را در تهران برگزار کنیم و خودمان را به دردسر نیاندازیم. در سفر بعد سالن‌ها را دیدیم و نتیجه بررسی‌ها نشان داد که تعدادی سالن پراکنده، بدون استاندارد و تجهیزات کافی در اختیار خواهیم داشت. در این میان تذکر دادم که قول و قراری با کردستان گذاشته‌ایم و قول‌هایی برای برگزاری جشنواره گرفته‌ایم، پس بهتر است که محدودیت‌ها را برطرف کنیم.
وقتی روزهای گذشته را مرور می‌کنم، می‌بینم تجهیزات سالن‌ها و اغلب نیروی انسانی از تهران آمده‌اند.
نزدیک یک هفته پیش از جشنواره گفتند که نمی‌توانند سالن‌ها را تجهیز کنند. کابل و امکانات نوری و امکانات صوتی وجود نداشت یا بسیار فرسوده بود. بنابراین، بخشی از بودجه‌ را که باید صرف مسائل ستادی و اجرایی می‌شد صرف تأمین این تجهیزات کردیم. کابل را از تهران خریدیم. مدیران فنی حوزه را به این جا اعزام کردیم و از آن جا که تئاترشهر دوره تعطیلی را پشت سر می‌گذاشت، تعدادی از نیروهای فنی تئاترشهر و تجهیزات نوری و صوتی حرفه‌ای را با هزینه‌ای سنگین به کردستان آوردیم که طی یک هفته نصب شد. وقتی این کار تمام شد با‌ مشکل دیگری برخورد کردیم و آن این بود که برای این تجهیزات اپراتور هم نبود. درخواست کردیم که وقت آزادشان را در اختیار جشنواره بگذارند و همین نیروها کار اپراتوری را نیز برعهده بگیرند. آنان باید روزانه برای 8 نمایش نور می‌بستند، آن هم در جایی که نردبان و بالابر در اختیارمان نبود. امکانات زیر حد ابتدایی بود؛ توکل کردیم و پیش آمدیم. انصافاً تا این جا زحمات ستاد تهران، گروه فنی و ستاد کردستان که همه نیروهای خود را به‌کار گرفتند، به خوبی جواب داده‌ است.
گویا سنندج چاپخانه ندارد. اغلب نیز از محدودیت تبلیغات جشنواره سخن به میان می‌آید. در این خصوص چه تمهیدی اندیشیده‌اید؟
امکانات تبلیغاتی از تهران آمده است. بیلبورد و پوستر در تهران تهیه‌ و از قبل به این شهر فرستاده شده بود. متأسفانه مسئولان شهرداری این‌جا گفتند که احتیاجی به نصب پوستر در شهر نیست در حالی که هزینه سنگینی برای چاپ و حمل آن‌ها متقبل شده بودیم. تبلیغات در شهر چندان نبود، از زمانی که به سنندج آمدیم این کار را دنبال می‌کنیم. دوستان در بنیاد، ستاد جشنواره و تصویرسازی‌های‌ ‌ستاد خبری خودمان در کنار خبرنگاران رسانه‌های مختلف ‌تا حدی کمبودها را جبران کردند. عملاً مردم از روز دوم به بعد با جشنواره آشنا شدند. به‌خصوص در بخش خیابانی بازخورد خوبی داشتیم. البته در کنار این استقبال، وقایعی هم اتفاق می‌افتد که خاص فضای تئاتر خیابانی است.
در گفت‌وگویی که با هنرمندان داشتیم اغلب از زیاد بودن گروه‌های شرکت کننده و کمبود امکانات رفاهی و اقامتی صحبت می‌کردند. برخی تأکید داشتند که با امکانات شهری مثل سنندج بهتر بود جشنواره با 20 گروه که کیفیت کارشان بهتر از دیگران بود، برگزار شود.
با‌ این‌که می‌توانستیم 25 نمایش برای مسابقه انتخاب کنیم با 70 کار به عرصه آمدیم، چون معتقدم بچه‌هایی که در این عرصه فعالیت می‌کنند باید دست‌کم امکان حضور در جشنواره را داشته باشند. اگر امکانات اجازه می‌داد 100 کار می‌آوردیم. همه کارها ‌از لحاظ موضوعی ارزشمند و از لحاظ تکنیک قوت‌هایی در ‌خور توجه و در عین حال متفاوتی دارند. سعی کرده‌ام تا حد امکان از هنرمندان تئاتر دفاع مقدس حمایت کنم.
اما اسکان این تعداد هنرمند مسئله‌ساز است.
به اصرار دوستان از این ایده که یک گروه یک شب بیاید و اجرا کند و برود صرف نظر کردیم. هزینه سنگین و مدیریت و خدمات دشوار بود، از سوی دیگر قول‌هایی نیز نقض شده بود. هتلی که قرار بود 200 نفر را بپذیرد، ‌‌فقط 100 نفر را ‌‌پذیرفت. مسئولان هتلی مشابه در آخرین لحظات اظهار داشتند که نمی‌توانند همه ظرفیتشان را در اختیار بگذارند؛ آموزش و پرورش قرارش را لغو کرد و اولویت را به سمیناری دیگر داد. البته هنرمندان نیز کار را به جایی رساندند که... با آن که اعلام کرده بودیم از آوردن همراه خودداری کنید، اما برخی هنرمندان‌ ‌علاوه بر زن و فرزند، مادر و دیگر بستگان خود را به جشنواره آورده بودند. وجدان هیچ آدمی اجازه نمی‌دهد که ‌زن باردار را نپذیرد. مجبور شدیم ظرفیت را فشرده‌تر کنیم. در حال حاضر قائم مقام دبیر در یک اتاق 4 نفره می‌خوابد. در هر حال گذشت، اما گله از این دوستان باقی ماند.
آیا تلاشی برای افزایش محل‌های اقامتی انجام نشد؟
مسلماً شد. وقتی ظرفیت‌ها پر شد، به دنبال محل‌های دیگری گشتیم. خوابگاه دانشگاه پزشکی و تربیت معلم با ما همکاری کردند، اما متأسفانه برخی از هنرمندان تئاتر دفاع مقدس که روزی جان خود را به میدان جنگ می‌بردند، با مقایسه این محل‌ها با محل‌های دیگر و تأخیر در اسکان، برخوردی بد و دور از انتظار نشان دادند. ما 500 هنرمند را با امید آن‌که آموزش ببینند و در عرصه دفاع مقدس بمانند، اثر بگذارند و از جلسات سخنرانی و نقد بهره‌مند شوند به جشنواره آوردیم، اما ‌برخی از گروه‌ها حتی در جلسات نقد آثار خودشان حاضر نمی‌شوند. ترجیح می‌دهند در شهر بگردند یا در هتل بخوابند! برای دیدن کار یکدیگر در سالن‌ها حاضر نمی‌شوند و... احساس مسئولیت ندیدم. بسیاری را فقط مدعی دیدم... در مقابل از دوستانی که همه دشواری‌ها را تحمل کردند، ‌تشکر می‌کنم. از همه دوستانی که در زمینه‌های گوناگون تلاش کردند، امور تبلیغات و رسانه‌ها که پیگیری آن‌ها باعث شد از این جریان با رو سپیدی بیرون بیاییم، سپاسگذارم.
با همه این‌ها فکر نمی‌کنید که بهتر بود تعداد کمتری کار به جشنواره می‌آوردید؟
بحث این نیست که امکانات را نمی‌شناسیم یا بلد نیستیم کار کنیم. اگر این‌گونه بود زمان جنگ هم که عملاً چهل و اندی کشور مقابل ما بود باید پا پس می‌کشیدیم. وقتی که به این باور رسیده‌ایم که از فهمیده تا دیگر سرداران شهید شده در جنگ در راه تکلیف جان داده‌اند، همیشه در نظر هستند و با حمایت خون آن عزیزان زندگی می‌کنیم، چگونه نباید در این راه قدم می‌گذاشتیم. ما باید هدف و غایت را در نظر بگیریم، بعد اظهارنظر کنیم. کسی که می‌گوید برای رفاه بیشتر باید تعداد را کم کرد یا فقط به خودش فکر می‌کند یا صادقانه در فکر همه است. همه ‌‌بر این عقیده‌ایم که اصل، تکلیف است. تکلیف است که باعث می‌شود سختی و ملامت بکشیم، سنگ و خاک سنگر را تحمل کنیم، ولی پای اعتقادمان بایستیم. اگر تکلیف این بود که 700 یا 800 نفر را بیاوریم به راحتی می‌آوردیم. شاید در بین این افراد کسانی باشند که ادعا می‌کنند جنگ را تجربه کرده‌اند، اما پای عمل، اسلحه را زمین می‌گذارند.
از نظر کیفیت نیز کارها چندان راضی کننده نبودند. به‌خصوص بخش ویژه نتوانست توقع تماشاگران را برآورده کند.
عنوان بخش ویژه به معنای بخش حرفه‌ای نیست. به این معناست که هر کدام از این کارها ویژگی‌هایی دارند. به اعتقاد من باید به دوستان امکانات می‌دادند تا در عرصه‌های نو که کمتر تجربه شده بود، فعالیت کنند. شاید در افراد این حوزه نیز اتفاقی نو پدید آورند. از آن جا که آدم‌ مدعی، پای کار است و متن‌ها قابلیت‌های خاص خود را دارند، جوان هستند و حتی تکنیک‌های ایرانی و خارجی را به کار گرفته‌اند، تجربیاتی جدید و تأثیرگذار در حوزه دفاع مقدس محسوب می‌شوند. ‌من در مقام یک معلم می‌توانم ایرادهای بسیاری از کارها بگیرم ولی باور دارم که حرف‌هایی برای گفتن دارند.
بهتر نبود بهترین‌ها برگزیده می‌شدند؟
نگاه من در این دوره و به طور کلی تفاوت این جشنواره با دوره‌های قبل این بود که جشنواره‌ها برآیند کارهای شاهکار نیستند. بلکه وظیفه حمایت از کسانی را دارند که هنوز به این عرصه ارادت دارند و با رویکرد مثبت می‌آیند. نگاه ما ‌‌آموزشی و برای حفظ این حال و هواست.
این آثار در تهران اجرا می‌شوند؟
کارهای بخش ویژه قراردادی برای 8 اجرا در هفته دفاع مقدس دارند. سه گروه از سیستان و خراسان به سبب تعطیلی سالن‌های ارشاد در شهرهای خودشان اجرا می‌کنند. پنج کار دیگر با همکاری حوزه در سه سالن حوزه هنری اجرا خواهند داشت.
آیا کاری برای اجرای عمومی معرفی خواهد شد؟
گروهی متشکل از افراد ستاد جشنواره و معاونت هنری بنیاد اجراها را دیده‌اند تا از اجرای آثار قابل ارائه و حمایت ‌که حاوی ارزش‌ها و اهداف بنیاد حفظ آثار هستند، ‌حمایت کنند.
امروز در اختیامیه چه اتفاقی خواهد افتاد؟
از برخی از هنرمندان با سابقه در عرصه دفاع مقدس تقدیر می‌شود. برای دوستان ستاد خبری و رسانه‌ها نیز دو سفر حج و یک تقدیر در نظر گرفته‌ایم، ریاست محترم بنیاد و مسئولان فرهنگی کشور نیز مهمان ما خواهند بود. کارگردانی این مراسم نیز برعهده نصرالله قادری است.
نظرات 1 + ارسال نظر
سهیل چهارشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 12:06 http://loveyou.blogsky.com

سلام . خوبی ؟‌وبلاگ قشنگی داری . خوشم اومد از اینجا . متن های عالی و قشنگی می نویسی . راستی منم به روزم . خوشحال میشم بی یای و از خودت برام توی قسمت نظرات یادگاری بذاری . مرسی . بازم می یام پیشت آخه از اینجا خیلی خوشم اومد دوست من . موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد