تئاتر آزاد، به نوعی تئاتر خصوصی،مستقل و مردمی اطلاق میشود که بر پایه فروش بلیت و استقبال عمومی هزینههای رایج خود را تأمین میکند. هم اکنون در کلانشهر تهران، 4 تئاتر آزاد به فعالیت عمومی خود ادامه میدهند که این تئاترها به دلیل بالا بودن هزینه نگهداری سالنها و پرداخت دستمزد گروههای اجرایی، فقط با کمدیهای سبک از مخاطبان خود پذیرایی میکنند. هدف عمده این نمایشها وفاداری صرف به جنبه سرگرمی و لذتبخش آن است. مردم و خانوادهها با چنین هدفی به سراغ این تئاترها میروند، و اگر قرار باشد که در این سالنها کمدیهای جدیتر، طنز تلخ و سیاه یا تراژدیهای مرسوم اجرا شود، به مرور از مخاطب این سالنها کاسته میشود.
تئاتر پارس واقع در خیابان لالهزار، تئاتر دماوند واقع در خیابان دماوند، تئاتر گلریز واقع در یوسفآباد (سیدجمال الدین اسدآبادی) و تئاتر شهید چمران یا بولینگ عبدو واقع در پل صدر از جمله تئاترهای آزاد شهر تهران محسوب میشوند که تا امروز به فعالیت خود ادامه دادهاند. تئاتر عبدو و تئاتر گلریز به دلیل موقعیت جغرافیایی و اجتماعی خوبی که دارند، از سوی خانوادههای متوسط با حمایت جدی و رو به رشدی مواجه شدهاند. در این دو تالار نمایشهایی اجرا شده است که نزدیک به 2 سال، و حتی بیشتر دوام آوردهاند.
جالب اینجاست که بعد از 700 اجرا هنوز هم سالن کیپ از تماشاگر بوده است. این یعنی موفقیت یک تئاتر آزاد در جذب عامه مردم. اصغر سمسارزاده از هنرپیشههای قدیمی هماکنون در بولینگ عبدو بعد از 2 سال تئاترش با استقبال روبرو شده است و مجید جعفری هم که از کارگردانهای شناخته شده و مدیر اسبق تئاتر شهر و تئاتر پارس است، در تئاتر گلریز یک تئاتر پرمخاطب را به صحنه آورده است. خانوادههای متوسطالحال که به دنبال سرگرمی و لذت هستند به سراغ این تئاترها میروند و با هر میهمان تازهای این بهانه قویتر میشود تا برای چندمین بار برخی از خانوادهها به سراغ این کمدیهای صرفاً خندهدار بروند.
روابط عاشقانه، موانع احتمالی در راه ازدواج دو جوان، بیکاری، بیعاری، نابهنجاریها، ترانهها و رقصهای فولکلوریک از جمله مواردی است که جزء لاینفک این تئاترها به شمار میآید. پایان خوش هم چاشنی غیرقابل انکار آنان است. مردم برای چنین فضاهایی پول میدهند تا 90 دقیقه بخندند. کمدینها هم وظیفهشان ارشاد و بازآموزی نکات اخلاقی نیست، اگر هم نتیجهای باید از این آثار گرفته شود، به طور مستقیم بیان میشود.
بودن تئاترهای آزاد برای سرگرمی قشر عظیم مردمی لازم و ضروری است، اما برخی از نظارتهای اساسی مانع از انحرافات ناشی از این نوع کارها خواهد شد. این کمدیها از یک سو به دنبال جذب پول بیشتر هستند و از سوی دیگر ابتذال را دستمایه بهتری برای رسیدن فوریتر به چنین منظوری تلقی میکنند. این رویکرد متناقضنما بر پیکره هنر تئاتر، ولو مردمی و آزادش، ضربه وارد میکند. هنر تئاتر با تمام لذتبخشی و سرگرم کننده بودنش، باید در چهارچوب مشخصی پیش برود، وگرنه دیگر این آثار تئاتر نخواهد بود بلکه یک جُنگ و شوی نمایشی است که با پرداختن به گفتارها، رفتارها و پندارهای زشت و مبتذل درصدد کسب درآمد بالاتر است. متأسفانه چنین مواردی هم کم نبوده است. اگر حمایتهای دولتی بر نظارتها ضمیمه بشود، آن وقت این تئاترها با هدفمندی هنری و زیبایی شناسانه و با تعهد به اصول و فرامین اجتماعی از چنین رویکرد مبتذلانهای چشم میپوشند. به قول یکی از مدیران تئاترهای آزاد تهران، با این درآمدها که نمیشود شکم را سیر کرد. حتی پول اجاره خانه بازیگران هم از این راه تأمین نمیشود. به هر تقدیر بودن این نوع تئاتر مستلزم حمایتهای دولتی است تا از بیراهه و ابتذال جلوگیری شود.
تئاتر پارس
تئاتر پارس که نام سابق آن تئاتر فرهنگ بوده، یکی از قدیمیترین تئاترهای شهر تهران است که امروز به عنوان آثار ملی ثبت شده است. این تئاتر امروز به مدیریت صباح کوهی و مینو ملکی اداره میشود. گویا چند سالی است که مرکز هنرهای نمایشی اعلام آمادگی کرده که این تالار فرهنگی را از کمیته امداد امام (ره) خریداری کند و بعد از این هم هزینه نگهداری آن را تقبل کند. متأسفانه تا امروز این بودجه برای خریداری تئاتر پارس تأمین نشده است. اگر حفظ و نگهداری تئاتر پارس در کنار تئاتر نصر به عنوان تنها یادگارهای تئاتر نوین الزامی است، بنابراین چارهای نیست که وزارت ارشاد، میراث فرهنگی و شهرداری تهران در این رابطه پیشگام شوند و در این باره یک تصمیم قطعی و ضروری بگیرند.
امروز افرادی که در تئاتر پارس کار میکنند، به دلیل هجوم بازار الکترونیک و الکتریکیها نمیتوانند مشتریان پر و پا قرص خود را حفظ کنند. بنابراین با کمترین درآمدها به فردای نامعلوم خود چشم دوختهاند. در صورتی که با حمایتهای دولتی، این افراد در کنار برخی از روشنفکران عرصه نمایش میتوانند اقدام به تولید و اجرای آثار برتر کمدی کرده و این دو تئاتر –پارس و هنر- تبدیل به الگوهای خوبی شوند.
تئاتر نصر از قرار معلوم باید تبدیل به موزه تئاتر شود، اما مراحل مقدماتی آن خیلی آهسته پیش میرود و باید در این زمینه سرعت عمل وجود داشته باشد. تئاتر نصر یا موزه تئاتر ایران، میتواند بیانگر یک عمر تئاتر ملی و میهنی ما باشد.
تئاتر دماوند
تئاتر دماوند در خیابان دماوند از آن شهرت و سابقه گلریز و بولینگ عبدو فاصله دارد، اما به ویرانی تئاتر پارس هم نیست. در این تالار هم نمایشهای کمدی اجرا میشود.
این تئاتر هم باید با حمایتهای ارگانهای دولتی همراه باشد، تا در درازمدت پاسخگوی بخشی ناچیز از تفریحات و سرگرمیهای سالم و سازنده عموم مردم تهران باشد.
با توجه به جمعیت بالای 10 میلیونی شهر تهران، نیاز به تئاتر آزاد بیش از پیش احساس میشود. از آنجا که تئاتر ما نیاز به خصوصی شدن دارد، باید به این موضوع بیش از پیش اهمیت قایل شد. همین تئاترهای آزاد موجود، با کمک حمایتهای تبلیغاتی و جذب اسپانسرهای خصوصی میتواند به عنوان الگوی سالم و سازنده تئاتر خصوصی بدل شود. البته تا آن روز باید حمایتهای دولتی برای پا گرفتن چنین تئاتری لحاظ شود و به تدریج با پا گرفتن تئاترهای خصوصی میتوان به آینده آنان دلخوش داشت.
استقرار تئاترهای خصوصی، در رشد و تعالی تئاتر مردمی تأثیرگذار است و شهرداریها بیش از هر نهادی میتوانند زمینهساز و حامی این برنامه فرهنگی و هنری باشند. چنانچه در کشورهای پیشرفته، شهرداریها در کنار وزارت فرهنگ و هنر به چنین امر مهمی توجه میکنند و همه گونه به حمایت از این نوع تئاترها برمیخیزند.