صبا هنر (سینما / تئاتر / هنر )

(محمد مهدی قاهری )

صبا هنر (سینما / تئاتر / هنر )

(محمد مهدی قاهری )

رونمایی از پوستر بیست‌وهفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر

رونمایی از پوستر بیست‌وهفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر
ایران تئاتر -  سرویس خبر   

از پوستر بیست‌وهفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر رونمایی شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، طراح پوستر جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر امسال، "مهدی پاکدل" است.
در پوستر مذکور، بازیگری در قاب صحنه با حرکت فرم در حالی دیده می‌شود که قسمت سر آن 30 کبوتر سفید به نشانه سی‌امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در حال پر کشیدن و رهایی هستند.
گفتنی است بیست‌وهفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر از 2 تا 11 بهمن ماه در تالارهای نمایشی تهران برگزار خواهد شد.

ای خدا عاقبت چه میشود

فروپاشی تئاتر شهر؛ خاموش شدن چراغ نمایش
ایران تئاتر -  سرویس مقالات   

با بروز اتفاقاتی برای مجموعه تئاتر شهر و تخریب ضلع جنوبی این مجموعه، دست‌اندرکاران و هنرمندان تئاتر طی یادداشت‌هایی نظرات خود را در این خصوص در اختیار سایت ایران تئاتر قرار داده و می‌دهند.
بدین ترتیب آن‌چه می‌خوانید نظرات شخصی این دوستان درباره وضعیت مجموعه تئاترشهر است و لزوما نظر سایت ایران تئاتر محسوب نمی‌شود.
یادداشت زیر به قلم روح‌الله جعفری از جمله کارگردانان جوان تئاتر و فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد همین رشته نوشته شده است:


روح الله جعفری:

در همه کشورها رسم بر این است که اگر به هیچ موضوعی نمی‌رسند، به مسائل فرهنگی و هنری خویش یک توجه ویژه‌ای معطوف می‌دارند و از همه نظر در پیشبرد معنوی آن اگر نگوییم، به پیشبرد و افزایش بناهای فرهنگی مورد نیاز مردمشان کمر همت می‌بندند و اگر با معضلی روبه رو شوند،مرتب برای توجیه کردن،تقصیر را از گردن خود باز نمی‌کنند و به دیگران حواله نمی‌دهند.اما متاسفانه چرا در مملکت هنرپرور ایران عزیزمان که الی‌ماشاءالله از نقطه به نقطه آن هنر فوران می‌کند،باید مساله طور دیگری رقم بخورد.
به دلیل حساسیت،کمبود و به صدا در آمدن زنگ‌های وقوع یک فاجعه که باید آن را ملی برشمرد،برآن شدم تا به مسئولان مختلف و مدیران ارشد فرهنگی هشدار دهم که خطر ویرانی مجموعه ساختمان تئاتر شهر بسیا بسیار نزدیک است و شاید این نوشتار سبب گردد که کمی،بله یک کمی به خود بیایند و فکری به حال این مجموعه و سالن‌های تئاتری که در کشورمان منحصر به فرد است،بنمایند.
و اما اصل ماجرا چیست؟
مدتی است که ترک‌ها و شیارهای خطرناکی بر روی زمین این ساختمان ظاهر شده و با اینکه برخی از هنرمندان تذکر بر احتمال فروپاشی ساختمان تئاتر شهر،واقع در چهارراه ولیعصر(عج) را به مسئولان ذیربط دادند،ولی ظاهراًَ کسی به طور جدی نخواست و یا نتوانسته که بخواهد کاری بکند.
در یک ضلع این ساختمان ثبت شده در فهرست آثار ملی کشور، یک گودال بسیار بزرگ و عمیق حفر کرده‌اند که مثلاً روزی بنای یک مسجد بزرگ در آن‌جا ساخته شود و در یک سوی دیگر آن(حدود 50تا70 متری) ساخت و ساز ایستگاه مترو چهارراه ولیعصر(عج) و همچنین مجتمع فرهنگی مذهبی ادامه دارد و ظاهراً عدم یک کار کارشناسی دقیق سبب شده ‌است مقاومت بافت خاک و زمینی که بنای تئاتر شهر بر آن قوام یافته ،کم شود و رفته رفته ترک‌ها و شیارها بر روی زمین و دیوار‌ها مشهود شوند.
متاسفانه شهردار تهران در جمع خبرنگاران گفته است که "هیچ خطری تئاتر شهر را تهدید نمی‌کند".
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هم می‌گویدکه بعد از بررسی مشکل، تایید می‌کند که مشکلاتی در بنای تاریخی تئاتر شهر به ‌وجود آمده و طی نامه‌ای از شهردار تهران خواسته است تا در مورد وضعیت این بنای تاریخی نظر خود را اعلام کند.
ضمناً، وزیر ارشاد نیز اخیراًًً از وضعیت موجود بازدیدی داشته و گفته است که در خلال مذاکراتی که میان ما با نمایندگان شهرداری انجام شد، مطرح کردند، خطری از سوی مترو تئاتر شهر را تهدید نمی‌کند.
با دست روی دست گذاشتن و فقط اکتفا به مصاحبه‌های جورواجور کردن مسئولان، این معضل حل نخواهد شد.
در این مورد حساس،باید دست از سیاسی کاری برداشت و نباید بیش از این هنرمندان و هنردوستان و مردم فهیم این ملک را بازیچه قرار داد.
به زعم خود به مسئولان ذی‌ربط کشور و به خصوص به رییس جمهور یادآور می‌شوم که حل این معضل یک وظیفه خطیر تلقی می‌گردد و امید است که مدیران ارشد هنری کشور به صدای هنرمندان،علی‌الخصوص هنرمندان صحنه تئاتر گوش فرا دهند که این-تقریباً- بنایی که می‌شود تا حدودی در آنجا به کار تئاتر پرداخت،در حال فرو پاشی است و اگر توجه ننمایند،دیر یا زود،عرصه هنر کشور با یک فاجعه جبران ناپذیر روبه رو خواهد شد.
پس مناسب است که تا بیش از این دیر نشده یک فکر اساسی،عقلایی و تخصصی در رابطه با جلوگیری از فروپاشی مجموعه تئاتر شهر کنند.

فردیدریش دورنمات به روایت سیمیا


اکنون نوبت کمدی است
فردیدریش دورنمات به روایت سیمیا
ایران تئاتر -  سرویس گزارش   

رضا آشفته:

سیمیا هم در دوره دوم، شماره سوم به سردبیری علی دهباشی شکل خاص خود را پیدا کرده است. دو شماره قبلی این دوره به بهرام بیضایی و ماکس فریش تعلق داشت. شاید به جرأت بتوان گفت که سیمیا وارد دنیای تازه‌ای می‌شود که می‌تواند اتفاقات خوشایندی را برای تئاتر ما ایجاد کند و البته این یک پیش‌بینی است که در صورت تداوم و برقراری این مجله می‌توان به آن چشم امید بست.
توصیف هرا‌س‌انگیز جهان
سردبیر درباره این که چرا دورنمات‌ را در این شماره مورد مطالعه و پژوهش قرار داده، در دیباچه یا سخن آغازین می‌نویسد:«بدون شک پس از جنگ جهانی دوم ادبیات جهان نویسنده‌ای ناآرامتر از درونمات به خود ندیده است. توصیف هراس‌انگیز جهان بعد از جنگ تا به امروز یکی از ویژگی‌های اصلی آثار دورنمات است. آثار او سرگشتگی و پریشانی انسان امروز را به بیانی که گاه رنگ فلسفی به خود می‌گیرد، به تصویر می‌کشد تا آن جا که دکتر فولادوند در سخنرانی خود می‌گوید"نه از باب مجامله، بلکه عقیده سنجیده من است." بینش نافذ او در آشکار ساختن لایه‌های نهانی شخصیت و وضع انسان این عصر قابل قیاس با نیچه و کافکا است.»
پس از آشوویتس می‌توان هنر آفرید
دکتر تورج رهنما در مقاله‌ای در قالب یک دلقک می‌نویسد:«اگر آدرنو، متفکر معروف آلمانی زمانی گفته بود"پس از آشوویتس دیگر نمی‌توان شعر سرود" دورنمات اعتقاد دارد که نه تنها پس از آشوویتس می‌توان هنر آفرید، بلکه این کار ضروری نیز هست اما به نظر او این هنر نمی‌تواند در قلمرو درام، بلکه باید حتماً در قالب کمدی باشد. دلیل؟ ـ آلمانی‌ها با جنگ جهانی دوم تراژدی زندگی خود را نوشته‌اند، اکنون نوبت کمدی است...» وی در این زمینه می‌نویسند:«در تئاتر دیگر مفاهیم گذشته معنایی ندارد. تنها هنر امروز غم‌انگیز نیست، بلکه جهان امروز اندوهبار است. کمدی پاسخی است به تراژدی تاریخ...»
ایده‌های پیش پا افتاده و جزئی
حمید سمندریان که نمایش"ملاقات بانوی سالخورده"، "ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی" و"بازی استریندبرگ" دورنمات را به صحنه آورده است، در مقاله‌ای تحت عنوان فریدریش دورنمات الهام‌بخش می‌نویسد:«دورنمات برای خلق درام‌های خود همیشه از ایده‌های پیش پا افتاده و جزئی، بدون این که طرح و نقشه پیش‌بینی شده داشته باشد، اصول کلی و عمومی استنتاج می‌کند. مثلاً انگیزه نمایشنامه"ملاقات بانوی سالخورده" در اثنای چندین مسافرتی که بین نوشاتل و برن کرده به خاطرش رسیده است. در آن زمان پسرش به منظور معالجه در برن توقف داشت و دورنمات برای عیادت او چندین مرتبه از نوشاتل، محل اقامت خود، با ترن به برن رفت. در بین راه متوجه این موضوع شد که ترن‌های سریع‌السیر در بعضی از ایستگاه‌ها هرگز توقف نمی‌کند. سپس از خود پرسید چه عاملی ممکن است باعث شود که یک ترن سریع‌السیر استثنائاً روزی در یکی از این ایستگاه‌های بی‌اهمیت توقف کند. بعد این اندیشه به مغزش خطور کرد که ممکن است آن ایستگاه از شهرهایی باشد که قبلاً آباد و پر رونق بوده و سپس از ارزش افتاده است و شخصیت فقیری که امروز بسیار ثروتمند است، در اوایل عمر در این شهر زندگی می‌کرده و در آن وقت بی‌عدالتی‌هایی نسبت به او شده و اکنون که از این جا می‌گذرد، برای گرفتن انتقام، ترمز خطر ترن سریع‌السیر را بر خلاف مقررات می‌کشد تا در آن شهر مخروبه برای اجرای عدالت و گرفتن انتقام پیاده شود. بدین نحو ملاحظه می‌شود انگیزه خلق"ملاقات بانوی سالخورده" هنگامی برای درونمات پیدا شده‌ که ایده‌ عدالت‌خواهی او با یک عمل ساده که توقف نکردن ترن در برخی از ایستگاه‌هاست، پیونده زده شده است.
نقاشی‌های زیر شیروانی
فیلیپ ولتی، سفیر سوئیس در تهران در مقاله‌اش"دورنمات نویسنده و سرآغاز کار او در مقام نقاشی" می‌نویسد:«مصلوب کردن عجیب و غریب که به نظر من عالی‌ترین تصویر نقاشی در مجموعه نقاشی‌های زیر شیروانی است، موضوع مهم همه نوشته‌های دورنمات بوده است. به رغم وجود تنها دو دیوار زیر شیروانی، دورنمات می‌تواند ادای نقاشان بزرگ همانند میکل‌ آنژ را درآورد. بهره‌گیری از موضوع صلیب، اشاره‌ای به چالش و جست‌وجوی دورنمات در تمام زندگی، پیرامون خدای مسیحی است و بر آن اساس، او هرگز اندیشه وجود خدا را نفی نمی‌کند، بلکه خدا را به قالب یکی از نیروهای موثر در نمایش تاریخ بشری به تصویر می‌کشد.»
زبان مقامات حریری
محمود حسین‌زاده مترجم با موضوع"دورنمات خواندنی را جدی‌تر بگیریم" درباره این نمایشنامه‌نویس سوئیسی می‌نویسد:«دورنمات در سال 1953 که هنوز جوان است و شهرتی به هم زده برای پیدا کردن زبان نمایشنامه"فرشته‌ای به بابل می‌آید" می‌رود سراغ مقامات حریری که روکرت به آلمانی ترجمه کرده بود.» خودش می‌گوید:«در این نمایشنامه فرشته‌ای است که برای اولین بار با زمین و زمینیان رو در رو می‌شود. پس زبانش باید غریب باشد. از زبان مقامات حریری استفاده می‌کند. یعنی وزن و قافیه را از آن می‌گیرد. درونمات زبان خاص خودش، زبانی است اندکی پیچیده، جمله‌های در هم تنیده. چون در واقع فلسفه خوانده و نویسندگی را به عنوان محملی برای بیان‌ و عقایدش استفاده می‌کند.»
مطالب دیگر
در ادامه می‌توان به گفت‌وگو با فریدریش درونمات 1980 (آندره مولر/ ترجمه مهشید میرمعنوی)، از مکاتبات درونمات و فردریش، نامه‌ای از دورنمات(دکتر حسن عشایر)، دشواری‌های تئاتر امروز(فریدریش دورنمات/ ترجمه دکتر سعید فیروزآبادی)، تصویر سیزیف(فریدریش دورنمات/ ترجمه علی‌اصغر حداد)، خشمگین و خیس(فریدریش دورنمات/ ترجمه مهشید میرمعنوی)، نقل قول‌ها(فریدریش دورنمات/ترجمه میرمعنوی)، اندیشه‌های دورنمات در آثارش(فریدریش دورنمات/ترجمه ماشاءالله مقدس)، گذری به جهنم رنج زده دورنمات(نگاهی به داستان قول/ عزت‌الله فولادوند)، درآمدی بر دنیای داستان فریدریش دورنمات(تئودور زیولکوفسکی/ ترجمه محمدرضا فرزاد)، پرسه‌ای در جهان(فریدریش دورنمات/رضا نجفی)، فریدریش دورنمات نمایشنامه‌نویس(شیرین بزرگمهر)، دورنمات در ایران(افسانه ماهیان)، داستان و نمایشنامه پنجری(تورج رهنما)، خیره در چشمان خداوند(تورج رهنما)، دورنمات شکاک(قطب‌الدین صادقی)، ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی(حسین سمندریان)، درباره رمان وعده(مریم مومنی)، فیزیکدان‌ها(مهشید نونهالی)، سوءظن(مهشید نونهالی)، دیدار بانوی سالخورده(مهشید نونهالی) و سمندریان و اجرای"ملاقات بانوی سالخورده"(سیدجواد روشن).