وقتی که ماه
در دل سیاه شب
کذب را زنور پر تشعشع مهتاب خود
فاش میکند
من بر مسند
عارفانه ترین سکوت
دست بز پرتو ی
آن نور میبرم
شاعر ؛ (سید محمد جعفری )
در سوگ مولا حسن بن علی (ع)
خفته است به خون جانی این پیکر روحانی
بر این بدن بی جان تیر است به فراوانی
از داغ حسن این دل خون است به عزاداری
جن و ملک و انسان گر یند به زیبایی
از سورز حسن نالند ازدست جفاکاری
گوید جگرش در طشت این بود چه افطاری
نالد به غم صاحب مظلوم چه تنهایی
زینب به ره تابوت هق هق کند و زاری
عباس و حسین بینند تیر و نکنن کاری
زیرا که برادر گفت خونی نشود جاری
ای دل تو بنال اکنون بر این بدبابان پر خون
باشد که بگیری تو مزدی به عزاداری
التماس دعا
محمد مهدی قاهری
بنام حضرت دوست که هر چه داریم و نداریم زاوست
عشق به جال ازلی چنگ به ریسمان دوست
بر در او در زدن امری و کاری نکوست
نیت دل پاک کن از بر آلودگی در بزن این خانه را صاحب خانه در اوست