رضا آشفته
برگزاری سومین جشنواره بینالمللی تئاتر معلولان که از امروز با حضور 39 گروه نمایشی ایرانی و خارجی در تهران صورت میگیرد، یادآور یک نکته اساسی است که باید زودتر از اینها به فکر راهاندازی تئاتر معلولان میبودیم. ناگفته نماند که امروز هم دیر نیست، و همین باعث میشود که مسؤلان آگاهانهتر و دلسوزانهتر در جهت تثبیت تئاتر معلولان اقدامات و کمکها و حمایتهای لازم و ضروری را مبذول دارند، به این منظور و با تأکید بر ضرورتهای تئاتر معلولان در ادامه یادداشتی را میخوانیم:
معلولان بخشی از جامعه هستند که با توجه به شرایط غیرمعمول خود، نیاز به توجه خاصتری دارند. این توجه در ضرورتهای تئاتر معلولان نیز میتواند لحاظ شود.
معلولان با توجه به نواقص مختلف در برقراری ارتباط دچار مشکلاتی میشوند و وظیفه جامعه است که در توانمندسازی و بازپروری فیزیکی و روانی این افراد کوشا باشد. باید در این توجه، ترحم و دلسوزی جانبدارانه و متظاهرانه از بین برود بلکه باید با دیدگاهی مسئولانه و متعهدانه در فعالسازی این قشر از جامعه فعالیتها و اقدامات مؤثر اندیشیده و عملی شود. هنر تئاتر هم به عنوان یک هنر جمعی و در عین حال مؤثر در زمینه برقراری ارتباط، انجام گفتوگو و ایجاد چالش، و رساندن به خودباوری بیش از هنرهای دیگر میتواند مؤثر و مفید باشد.
هنر تئاتر برای همه اقشار میتواند به شکل کاربردی و آموزشی مورد استفاده قرار گیرد. جامعه معلولان نیز از این قاعده استثنا نمی شود بلکه باید بیش از هر گروه و دسته عادیتری به این مقوله توجه نشان داده شود. همچنان که تئاتر بر پایه چالش و موقعیت برهمریخته شکل میگیرد، این هنر در شرایط نامطلوب افراد نیز بهتر میتواند تأثیرگذار باشد.
تئاتر در نهایت به شناخت افراد از خود کمک میکند. ما وقتی در یک موقعیت به کنکاش پیرامون شخصیتها و نواقص درونی و روانی آنها میپردازیم، همین مورد باعث میشود که ما در جایگاه تماشاگر متوجه اشتباهات و نواقص خاص خود بشویم.
هنر تئاتر هنر ارتباط گرفتن با دیگران است. عدهای جمع می شوند تا در قالب یک اثرهنری، به یک فضا و تأثیر مشترک برسند. یک گروه به عنوان خالقان اثر هنری شرایط و موقعیتی را ایجاد و تماشاگران را با خود در این شرایط شریک میکنند، تا با انتقال و القای مفاهیم شرایط مطلوبتری در جامعه حاکم شود. همین کارکرد عمومی تئاتر در ابعاد وسیعتر و کارآمدتری میتواند معلولان جامعه را متوجه توانمندیهای خود سازد. وقتی یک معلول به لحاظ روانی بر عقدهها و کمبودها و نواقص فیزیکی خود غلبه کند، و در زمان رسیدن به اعتماد و باور درونی و آگاهی و تسلط بر توانمندیهای فردی، می تواند در مسیر درستتری قرار گیرد. همه افراد توانمندیهای بالقوهای دارند که خیلی خاموش و راکد در پس ذهن و روحشان باقی است، فقط یک جرقه این تواناییها را آشکار و بعد با پیگیری تبدیل به جریان و حرکتی آفرینشگرانه و خلاقانه خواهد شد.
شاید تئاتر در شکل ظاهری خود نتواند به عنوان یک درمانگر در بهبود وضعیت روحی و جسمی افراد معلول مؤثر باشد، اما به لحاظ باطنی و درونی تئاتر این امکان را در خود دارد که افراد را با خویشتن خویش رودررو میسازد، و یک نوع شناخت و آگاهی ایجاد میکند تا با غلبه یافتن بر نقاط نقص، بتواند با ارجاع به توانمندیهای خود معنای مطلوبتری را در زندگی شخصیاش دنبال کند.
بنابراین بودن تئاتر برای معلولان در تمام نقاط شهری و روستایی یک ضرورت غیرقابل کتمان است، و نوع بودن آن نیز ضوابط و شرایطی را میطلبد که در صورت قطعی شدن راهاندازی آن، باید چنین چیزی به کار گرفته شود. در غیراینصورت تئاتر مطلوب معلولان نیز شکل نخواهد گرفت.
باید مکانی برای تهیه و تولید تئاتر مهیا شود، و بعد مکان دیگری برای عرضه تولیدات این هنرمندان در نظر گرفته شود. صرفاً جنبههای آموزشی و درمانی نباید در هدفمندی تئاتر معلولان مدنظر باشد، بلکه باید به فکر ایجاد ارتباط این افراد با تمامی افراد جامعه بود. اگر معلولین در رویارویی با افراد سالم جامعه توانمندیها، خلاقیتها و تفکرات خود را عرضه کنند، این باعث اعتماد به نفس مضاعف برای ورود به جامعه خواهد شد. چون همه به این نکته پی خواهند برد که نباید معلولان را به انزوا و خلوت کشنده و طاقتفرسا سوق داد،و بالعکس باید این افراد در جامعه با تعاریف خاص خود و با تأکید بر توانمندیهای فردی خویش امکان فعالیت و کار کردن داشته باشند.
هنرمندان معلول نیز با توجه به گروههای متعدد معلولان، میتوانند دستهبندی شوند، و هر یک با تکیه بر تکنیکهای مکمل و غالب بر نقصهای فیزیکی خود از پس تولید آثار نمایشی در خور توجهی برمی آیند. معلولان ناشنوا، با حرکت و پانتومیم به راحتی میتوانند حرفها و اندیشههای خود را در یک موقعیت زیباییشناسانه مطرح کنند. معلولان نابینا، با تکیه بر کلام این مسیر زیباییشناسانه را طی خواهند کرد. معلولان دارای نقص عضو و ناتوانی در زمینهی حرکت، باز هم با تکیه بر کلام، یا تئاتر تصویری در این زمینه میتوانند فعال باشند. به هر تقدیر تکنیکهای زیادی برای مطرح کردن درونیات این افراد وجود دارد. تئاتر ضمن آن که خلاقیت فردی معلولان را ابراز میکند، آنها رفتهرفته در مسیر فعالانهتری قرار خواهد داد تا همانند یک آدم به ظاهر سالم، در تمام ابعاد زندگی و اجتماع حضور مؤثر و مفیدی داشته باشد.
بعد از تهیه و تجهیز سالنهای خاصی برای استفاده این افراد، نیاز به هنرمندان مجربی هست که در هدایتگری این افراد سنگ تمام بگذارند. شرایط سخت کار کردن با این افراد، آن هم در گامهای اولیه، کمتر کسی را به این سمت میکشاند، اما آنان که بر این سختیها غلبه میکنند و یا افراد معلول همداستان میشوند، به چیزهایی میرسند که بسیار زیبا و شگفت خواهد بود. مطمئناً در صورت تثبیت و ایجاد امنیت شغلی، میتوان بر حضور دائمی این افراد در عرصه تئاتر معلولان تأکید کرد، تا با چنین روندی بتوان جریان تئاتر معلولان را به یک جریان ثابت و ماندگار تبدیل کرد.
با چنین نگاهی، ضرورت ایجاد جشنوارههای تئاتر معلولان نیز از ضروریات این نوع تئاتر میشود، تا در شکل جشنواره نیز بر ضرورت چنین تئاتر و پیوستگی جریان یافتن آن تأکید شود. بنابراین صرفاً تولدی تئاتر معلولان ملاک نیست، بلکه باید بر عرضه این آثار به شکلهای مختلف تأکید شود، و با عمومت یافتن جریان تئاتر معلولان عموم مردم نیز با آشنایی بیشتر، در ایجاد ارتباط با آنان کوشاتر خواهند شد.