صبا هنر (سینما / تئاتر / هنر )

(محمد مهدی قاهری )

صبا هنر (سینما / تئاتر / هنر )

(محمد مهدی قاهری )

نظرات هنرمندان تئاتر درباره حضورشان در سینما و تلویزیون

گزارشی از نظرات هنرمندان تئاتر درباره حضورشان در سینما و تلویزیون
 
ایران تئاتر -  سرویس گزارش  

پیمان شیخی
بسیاری از هنرمندان معتقدند به دلیل مسائل اقتصادی و درآمد اندک تئاتر، هنرمندان نسبت به حضور در مجموعه‌های تلویزیونی تمایل پیدا می‌کنند که از آن میان نیز می‌توان به سیروس گرجستانی، شیرین بینا، هومن برق‌نورد و شهرام عبدلی اشاره کرد.
مسایل اقتصادی؛ عامل بازدارنده
سیروس گرجستانی در این ارتباط در گفت و گو با سایت ایران تئاتر گفت: مسائل اقتصادی باعث می‌شود تئاتر جوابگوی زندگی و نیازهای روزمره هنرمندان نباشد. بنابراین در صورت تأمین اقتصادی از سوی تئاتر، به عنوان یک بازیگر به طور قطع تمام انرژی‌ام را صرف حضور در صحنه تئاتر می‌کنم و با آدم‌هایی که عاشق کارشان هستند و برای دلشان کار می‌کنند، همکاری می‌کنم.
وی در ادامه افزود: از سال 1348 که وارد هنر تئاتر شدم، 10 سال صرفاً به خاطر دلم کار کردم ولی باید پذیرفت هر مردی مسئولیت خانواده‌اش را به عهده دارد و با توجه به شرایط زندگی نمی‌توان نسبت به مسائل اقتصادی بی‌تفاوت بود، در نتیجه همه برای امرار معاش توأم با عشق کار می‌کنیم.
شیرین بینا نیز معتقد است که بازیگران تئاتر از این راه امرار معاش می‌کنند، بنابراین وقتی شرایط کار کردن در تئاتر به درستی فراهم نباشد جای تعجب نیست که بازیگران خوب تئاتر را در آثار تلویزیونی با سطوح کیفیتی مختلف ببینیم.
هومن برق‌نورد بازیگر جوان و باسابقه تئاتر نیز با اشاره به این که مشکلات اقتصادی تئاتر یکی از مهم‌ترین دلایل گرایش هنرمندان تئاتر به تلویزیون است اظهار کرد: نحوه پرداخت دستمزدهای کارهای تلویزیونی بسیار منظم‌تر از تئاتر بوده و در فاصله زمان کمتری به هنرمندان پرداخت می‌شود، بنابراین یک بازیگر می‌تواند برای زندگی خود برنامه‌ریزی دقیق‌تری داشته باشد.
شهرام عبدلی دیگر بازیگر جوان و باسابقه تئاتر کشور نیز می‌گوید: دستمزدهایی که برای هنرمندان تئاتر در نظر گرفته می‌شود چندان مطلوب نیست و حتی نحوه و زمان پرداخت دستمزدها نیز نامرتب است، بنابراین در صورت تأمین بودن هنرمندان تئاتر می‌توانیم شاهد حضور پررنگ‌تر و مستمرتر هنرمندان در تئاتر باشیم.
باید در نظر داشت که دستمزدهای کارهای تصویری با دستمزدهای تئاتر قابل مقایسه نیست در حالی که باید شرایطی به وجود آید که بازیگران تئاتر احساس امنیت کنند.
کسب شهرت
البته باید به این نکته متذکر شد که کسب شهرت و پول نیز می‌تواند یکی دیگر از دلایل حضور هنرمندان تئاتر در عرصه سینما و تلویزیون باشد.
رحیم نوروزی بازیگر باسابقه تئاتر، سینما و تلویزیون در این ارتباط می‌گوید: هیچ اشکالی ندارد که یک بازیگر در عرصه‌های مختلف، تجربه، شهرت و پول بیشتری کسب کند. به اعتقاد من یک بازیگر نیاز به دیده شدن و شهرت دارد، درست مثل هر هنرمند دیگری که نیاز دارد اثر هنری‌اش در معرض نمایش قرار گیرد و دیده شود.
اجرای کارهای کارگاهی
از سوی دیگر مهرانه مهین ترابی که از بازیگران باسابقه تئاتر، سینما و تلویزیون محسوب می‌شود معتقد است اکثر تئاترهایی که اجرا می‌شوند به کارهای کارگاهی نزدیک هستند و برخی از بچه‌های جوان نیز بیشتر متمرکز بر سبک‌های انتزاعی و سورئال هستند که در جای خود مطلوب و قابل بحث است اما تماشاگران کمتری را به خود جلب می‌کند.
محل تمرین نامناسب
کمند امیرسلیمانی نیز می‌گوید علاوه بر وجود مشکلات اقتصادی تئاتر مکانی همچون اداره برنامه‌های تئاتر که مهم‌ترین محل تمرین گروه‌های نمایشی محسوب می‌شود دارای شرایط مناسبی نیست و از پلاتو، بوفه و حتی سرویس بهداشتی مناسبی هم ندارد.

"رضا کیانیان" در مراسم جشن تئاتر استان سیستان وبلوچستان

"رضا کیانیان" در مراسم جشن تئاتر استان سیستان وبلوچستان :
تئاتر شهرستان پایه و اساس تئاتر ملی است
 
ایران تئاتر -  سرویس خبر    

مراسم جشن اردیبهشت تئاتر ایران با حضور رضا کیانیان ،حسین پارسایی ،محمد حیدری و جمعی از مسوولان استان سیستان و بلوچستان وهنرمندان این استان در مجتمع بزرگ فرهنگی وهنری زاهدان برگزار شد.
به گزارش دریافتی سایت ایران‌تئاتر از روابط عمومی مرکز هنرهای نمایشی، در این مراسم"رضا کیانیان" با تاکید بر اهمیت تئاتر شهرستان و توجه جدی مسوولان به این حوزه گفت: تئاتر شهرستان پایه و اساس تئاترملی ایران است و اگر مورد بی‌مهری قرار بگیرد رو به رکود و خاموشی خواهد رفت .
وی ادامه داد: با چنین اهمیتی که تئاتر شهرستان دارد لازم است مسولان توجه ویژه‌ای به هنرمندان شهرستانی داشته باشند.
در ادامه این مراسم با اهدای لوح تقدیر وتندیس این جشن از سوی مرکز هنرهای نمایشی واداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی استان از استاندار،مدیر کل صدا وسیمای استان،رئیس سازمان ملی جوانان،شهردار زاهدان و رئیس حوزه هنری تقدیر به عمل آمد.
در پایان مراسم هم مشعل نمادین روز جهانی تئاتر توسط استاندار سیستان وبلوچستان روشن شد وبااجرای نمایش"هامون هامون است" کاری از انجمن هنرهای نمایش زاهدان به کارگردانی غلامرضا پودینه ،این مراسم به پایان رسید.

مروری بر مخاطب‌شناسی تئاتر در ایران

مهرانه مهین ترابی و محمدرضا خاکی در نمایش "مرغ دریایی"
 
ایران تئاتر -  سرویس خبر  

مهرانه مهین ترابی که آخرین بار با نمایش "در مصر برف نمی‌بارد" دکتر علی رفیعی روی صحنه حضور یافت تیرماه سال جاری با "مرغ دریایی" کاری از دکتر محمدرضا خاکی به تئاتر بازمی‌گردد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، مهین ترابی که فعالیت هنری‌اش را از تئاتر و با بازی در نمایش "تله" محسن یلفانی در سال 56 شروع کرده با فاصله 5 ساله‌ای از تئاتر با "مرغ دریایی" در سالن اصلی تئاتر مولوی حضور خواهد داشت.
دکتر محمدرضا خاکی پژوهشگر تئاتر که تاکنون کارگردانی چندین تئاتر تلویزیونی را نیز بر عهده داشته، دومین تجربه اجرای صحنه‌ای خود را با عنوان "مرغ دریایی" نیمه دوم تیرماه 87 روی صحنه می‌برد.
در این نمایش علاوه بر مهرانه مهین ترابی، مسعود دلخواه، ژاله شعاری، اسد زارعی، یحیی آذرنوش، طوفان مهردادیان، نینا درودیان، ایمان افشاریان، شبنم خزلی و معین عشاقی به ایفای نقش می‌پردازند. در گروه کارگردانی "مرغ دریایی" هم حامد محمدیان و رضا شاپورزاده حضور دارند.
 
 
 
مروری بر مخاطب‌شناسی تئاتر در ایران
چهارشنبه 25 اردیبهشت 1387  ساعت 9:52:00 AM      تعداد بازدید: 64
ایران تئاتر -  سرویس گزارش 0 نظر نسخه‌ی چاپ

رضا آشفته

تئاتر هنری است که با تماشاگر معنا پیدا می‌کند. اگر تئاتر را به سه وجه تقسیم‌بندی کنیم، که یک بخش آن تشکیلات سخت‌افزاری (ساختمان، بخش‌های فنی و اداری) و بخش دوم تشکیلات نرم‌افزاری (گروه هنرمندان) است، بخش دیگر مردم هستند که با رفتن به تئاتر باعث استقرار و تداوم این هنر می‌شوند.
گروه هنرمندان با صرف هزینه‌ها و گرفتن بودجه، یک اثر هنری را آماده اجرای عمومی می‌سازد. ساختمان و مدیریت تئاتر با حمایت مادی و معنوی از این گروه‌ها و تبلیغات از گروه هنرمندان دعوت به کار می‌کند تا با ارائه یک اثر هنری ضمن آن که باعث لذت و مسرت مردم می‌شوند، به گونه‌ای فعال و مؤثر در فرهنگ‌سازی یک جامعه رو به پیشرفت و تعالی نقش داشته باشند.
مردم مصرف کننده اصلی هنر تئاتر هستند، حالا اگر تئاتری نباشد و تشکیلاتی، مردم هم اصلاً به بود و نبود این هنر فکر نمی‌کنند. اگر چنین چیزی هست دولت‌ها و یا ملت‌ها بنابر میل درونی و ارتزاق روحی و روانی خود به داشتن و بودن هنرهای متعدد اصرار می‌ورزند. در یونان باستان با استقرار حکومت دموکراتیک میریکلس و آزادی بیان فلاسفه، هنر تئاتر نیز یک ضرورت اجتماعی به شمار آمد. این هنر از دل آیین‌های مذهبی بیرون آمده تا در آن مسایل فلسفی بشری و روزمره‌اش در دو قالب تراژدی و کمدی بیان شود. ما به تئاتر می‌رسیم که سقوط تراژیک بزرگان بشر را ببینیم و یا در کمدی، زندگی روزمره و اشتباهات رایج در آن را به اصلاح و بازنگری و تجدیدنظر فرامی‌خوانیم.
در قرون وسطی و استقرار حاکمیت کلیسا، تئاتر ابزاری در خدمت مسیحیت است، تا از این راه مردم با مفاهیم و مناسک مسیحیت آشنا شوند. رنسانس صنعتی و انسان محوری این زمانه یک بار دیگر از تئاتر به عنوان یک ابزار فرهنگ‌ساز و انسان‌ساز به کار گرفته می‌شود. چنانچه با رواج مکتب واقع‌گرایانه، بر حضور مردم در اجتماع فارغ از طبقه‌بندی‌های رایج، تأکید بسیار می‌شود. این مکتب به دنبال آزادی و عدالت اجتماعی و در پی پایین کشیدن نظام ارباب و رعیتی است. این مکتب به بزرگان و رعیت و کارگر آموزش و آگاهی می‌دهد که این فاصله طبقاتی را که نتیجه‌اش استثمار همگان است، از بین ببرند. در این جا دیگر تئاتر مردمی‌تر می‌شود، ‌هر چند نوع فاخر و بورژوایی آن نیز همچنان شکل و شمایل خود را محفوظ می‌دارد.
تئاتر مستقل در ایران
در ایران تا پیش از کودتای 28 مرداد 1332، تئاتر روشنفکری به طور مستقل و آزاد روی پای خود می‌گردید، اما پس از این موعد با آتش‌سوزی تئاترهای روشنفکری، نوعی تئاتر بلواری با اضافه کردن آتراکسیون بر ضد انواع تئاترهای روشنفکری در تالارهای مستقل مستقر شد. هدف از این نوع تئاتر سرگرم کردن صرف مردم بود. نمایش‌های جلف و خنده‌آمیز که به همراه رقص، آکروبات، شعبده‌بازی و غیره اجرا شد.
تئاتر دولتی
پس از این موعد با ایجاد اداره هنرهای زیبا و پس از تأسیس اداره هنرهای دراماتیک و بعدها اداره تئاتر، مسیر دولتی شدن تئاتر شکل رسمی‌تری به خود گرفت. تالار سنگلج در سال 44 با چنین هدفی تأسیس و راه‌‌اندازی شد و در آنجا کارمندان دولت روشنفکری‌ترین آثار به اصطلاح چپی و سوسیالیستی را اجرا می‌کردند. البته آثار غیرچپی هم در آنجا اجرا می‌شد و هنوز سانسور و خود سانسوری کمتر در آنجا احساس می‌شد. گویی دولت با کنترل خود این فضا را در اختیار این هنرمندان گذاشته بود تا جدی‌ترین آثار را اجرا کنند. این محل هم مخاطب خاص خود را داشت. در آنجا نام غلامحسین ساعدی، اکبر رادی، بهرام بیضایی، نصرت نویدی، عباس جوانمرد، علی نصیریان، جعفر والی، محمدعلی جعفری، داود رشیدی و رکن‌الدین خسروی به عنوان فعال‌ترین نمایشنامه‌نویسان و کارگردانان ثبت شده است. "آی با کلاه، آی بی‌کلاه"، "دیکته و زاویه"، "بهترین بابای دنیا"، "پهلوان اکبر می‌میرد"، "افول"، "از پشت شیشه‌ها" و "لبخند باشکوه آقای گیل" از جمله آثار روشنفکر ایرانی است که در آن سال‌ها در این تالار کار شده است.
کارگاه نمایش
همچنین از اواخر دهه 40 با راه‌اندازی کارگاه نمایش، گروهی از روشنفکران به اصطلاح راست، و یا روشنفکران غیرسیاست‌زده، آثار تجربی و نوین خود را در این کارگاه تولید کردند، که پس از راه‌اندازی تئاترشهر در دهه 50 در آنجا و تالار چهارسو این گروه مستقر شدند. عباس نعلبندیان، اسماعیل خلج، خجسته کیا، مهین تجدد، شهرو خردمند، ایرج انور، آربی آوانسیان، آشور بانی پال بابلا و بیژن مفید از جمله نویسندگان و کارگردانان نام‌آور کارگاه نمایش بودند. این افراد متعلق به تلویزیون ملی ایران و باز هم حمایت‌های دولتی این طیف نوگرا و به احتمال قوی، غرب‌زده را حمایت می‌کرد. این بخش پس از انقلاب تئاتر عنوان تحت تجربی هنوز پیگیری می‌شوند، و قابل ذکر است که تئاتر تجربی نیاز مبرم به حمایت‌های دولتی دارد، چون این نوع تئاتر اصلاً برای مخاطبان تئاتر تولید نمی‌شود، بلکه مخاطبان آن اهل تئاتر هستند.
همین حمایت‌ها و سیستم دولتی تئاتر پس از انقلاب هم تعمیم‌پذیر شد. البته در همان قبل از انقلاب هم دو جریان دیگر در کشور فعال بودند. یک گروه استادان دانشگاه بودند که در ابتدا با توسل به انجمن‌های فرهنگی ایران و آمریکا، ایران و فرانسه و ایران و ایتالیا و غیره آثار خود را اجرا می‌کردند و سپس این افراد در تالار مولوی مستقر شدند. یک جریان نسبتاً مستقل هم بود که در گروه تئاتر آناهیتا و تالار نمایش این مؤسسه فرهنگی، در یوسف آباد مستقر بودند.
پس از انقلاب
پس از انقلاب، مرکز هنرهای نمایشی در کنار اداره تئاتر متولی تئاتر کشور و تهران شد. روزگاری این تئاتر آزاد و پرهیاهو می‌نمود، تا جنگ تحمیلی آغاز شد و دولت کنترل شدیدتری بر آثار نمایشی کرد، و تا حد زیادی از تولید آثار روشنفکری جلوگیری می‌شد. پس از جنگ یک نقطه عطف در تئاتر ایران به وقوع پیوست و علی منتظری از همه اهل تئاتر دعوت به کار کرد. هدف این بود که مردم پس از جنگ یک بار دیگر در عرصه‌های مختلف هنری و فرهنگی جذب شوند و از آن حال و هوای راکد و بسته و یکنواخت دوران جنگ بیرون بیایند. در این دوره‌های چهار پنج ساله تئاتر ایران رونق دوباره‌ای گرفت و در سراسر کشور گروه‌ها فعال و مردم جذب تالارها و نمایش‌ها شدند.
باز یک دوره رکود چهار پنج ساله در تئاتر دیده می‌شود اما پس از رئیس جمهوری خاتمی رونق دوباره‌ای در تئاتر کشور دیده شد. حتی در این دوره، جشنواره تئاتر فجر به صورت بین‌المللی برگزار شده و ارتباطات بین‌المللی برای رد و بدل شدن آثار ایرانی و خارجی گسترده‌تر می‌شود. این مسیر هنوز هم ادامه دارد و پس از انتخاب احمدی نژاد در سمت رئیس جمهور، این نگاه به تئاتر و شعار "تئاتر برای همه" پیگیری شده است. البته به مضامین مذهبی و ملی و میهنی بیشتر از گذشته پرداخته شده است. کارگردان‌هایی مانند حسین مسافرآستانه، محمود فرهنگ و جواد هاشمی در این رابطه نمایش‌های متعددی را به صحنه آورده‌اند. هدف این نوع آثار دعوت از عموم مردم برای دیدن نمایش‌های مذهبی و مناسبتی است و به همین دلیل خرید و فروش بلیت چندان با ذوق و قریحه این نوع آثار متناسب نیست. آثار مذهبی در هر جایی تماشاگر خاص خود را پیدا می‌کند. بنابراین چندان هم ضرورتی ندارد که مثلاً در تالار وحدت، سنگلج یا تئاترشهر اجرا شود، بلکه این آثار در تالار وزارت کشور، ورزشگاه شهید افراسیابی، فرهنگسرای بهمن و هر نقطه‌ای از تهران یا شهرستان‌ها با استقبال شدید مردم روبه‌رو شده‌اند. ایام ماه مبارک رمضان، ماه محرم و صفر، دهه فاطمیه و غیره فرصت مناسبی برای ارائه این آثار است.
در حال حاضر تئاتر روشنفکری و دانشگاهی و مذهبی با حمایت ارگان‌های دولتی و وزارت ارشاد در تالارهای تابعه مرکز هنرهای نمایشی، تالار مولوی، تالار محراب و فرهنگسراهای شهر تهران اجرا می‌شوند.
تئاتر آزاد در تهران
همچنین تئاتر آزاد در تالارهای دماوند، گلریز، پارس (لاله زار)، شهید چمران (بولینگ عبدو) و سینما-تئاتر پیام مستقر است، و در این تالارها عموماً نمایش‌های کمدی و بلواری اجرا می‌شود. نظارت بر این تالارها توسط نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی صورت می‌گیرد. اما آن‌ها به طور مستقل اداره می‌شوند. آن‌ها با فروش بلیت و استقبال عموم بر تداوم راه و کار خود تأکید می‌کنند. اگر روزی مردم از این نوع تئاتر روی گردان شوند دیگر بازار این نوع آثار هم کساد خواهد شد. چنانچه در لاله زار، تئاتر نصر با ورشکستگی مواجه شد.
گیشه و قرارداد
در مجموعه تئاترشهر، تالار وحدت، تالار مولوی و سنگلج هم با آن که اغلب آثار به صورت قرارداد با مرکز و یا ارائه کمک هزینه از سوی مرکز، اجرا می‌شوند؛ اما گاهی آثاری بوده‌اند که به صورت گیشه و یا قرارداد-گیشه اجرای خود را پشت سر گذاشته‌اند. سال گذشته حمید سمندریان با نمایش "ملاقات بانوی سالخورده" و بهرام بیضایی با نمایش "افرا یا روز می‌گذرد" به صورت قرارداد-گیشه اجرا داشتند. هنرمندان صاحب نامی مانند بیضایی و سمندریان همیشه پرمخاطب هستند، و حتی برای دیدن آثار آن ها ایرانیان از اقصی نقاط کشور و دنیا به این تالارها می‌آیند.
در دهه 70 داود میرباقری با تهیه‌کنندگی عبدالله اسکندری دو نمایش "عشق‌آباد" و "دندون طلا" را در تئاترشهر اجرا کرد که با استقبال و پیروزی در گیشه هم روبه‌رو شد. "فنز" به کارگردانی محمد رحمانیان و مدیر تولیدی نگار اسکندرفر هم به صورت قرارداد-گیشه اجرا شد که نمونه موفقی در جذب مخاطب بود.
در عین حال کارگردان‌هایی هستند که بین 3 تا 5 هزار مخاطب در تالارهای کوچک تئاترشهر دارند و هیچ گاه با شکست در فروش یا عدم استقبال مواجه نمی‌شوند، مگر در خلاقیت و ارائه آثار دچار افت و افول شوند. به عنوان نمونه می‌توان به محمد یعقوبی، نادر برهانی مرند، علیرضا نادری، حسین کیانی و کورش نریمانی اشاره کرد.
تئاتر فاخر
هنرمندانی مانند پری صابری خلاقیت خاصی در ارائه آثار فاخر دارند، و این نوع آثار توسط طیف گسترده‌ای از مخاطبان استقبال می‌شوند. البته هستند دیگرانی که سعی کرده‌اند در خلق آثار فاخر پیشگامی کنند ولی تاکنون در این زمینه موفق نبوده‌اند.
مهدی شمسایی و علی پویان دو نمونه از افراد ناموفق در آثار فاخر بوده‌اند. در این نوع آثار فاخر، توجه به موسیقی، حرکات موزون، نورپردازی، بازیگران شناخته شده و غیره و غیره در جاذبه آثار مؤثر است. توجه به داستان‌ها و چهره‌های کهن نیز از الگوهای ساختاری این نوع آثار است. البته آثار فاخر نیز با حمایت‌های دولتی و توجه به فروش گیشه هدایت و راهبری شده‌اند. این نوع تئاتر هم توانایی مستقل شدن را دارد، مشروط بر آن که باز هم حامی و سفارش دهنده، ارگان‌های فرهنگی باشند.
تئاتر خصوصی
با این شرایط می‌توان برای برخی از گروه‌ها و فعالان از حالا احتمال داد که در صورت خصوصی بودن نیز موفق خواهند بود. چنانچه عبدالحسین نوشین پیشروترین کارگردان ایرانی در این زمینه به شمار می‌آید. او پیش از زندانی شدن و خروج از ایران در دهه 30، با راه‌اندازی تالارهای فرهنگ، فردوسی و سعدی پرفروش‌ترین آثار را در این تالارها به صورت رپرتوار اجرا می‌کرد. الگویی که قابل مطالعه و دوباره‌سازی است. با این شیوه حتی می‌توان نسبت به گذشته هم پا را فراتر گذاشت و تئاترهای خصوصی فعال‌تری را راه‌اندازی کرد.
تئاتر خصوصی نیاز به یک محل مستقل دارد و البته نظارت دولتی هم در شرایط فعلی برای ارائه اثر شرط است. مابقی امور باید به خود فعالان تئاتری سپرده شود. در صورتی که اجراهای قوی به صورت رپرتواری در طول سال اجرا شوند، مردم حامیان اصلی این نوع کارها خواهند بود و هنرمندان به لحاظ مالی و معنوی در شرایط مطلوبی از پس ادامه آثار و زندگی خود برخواهند آمد.