صبا هنر (سینما / تئاتر / هنر )

(محمد مهدی قاهری )

صبا هنر (سینما / تئاتر / هنر )

(محمد مهدی قاهری )

نگاهی به نمایش " مجلس پرده خوانی رومیو و ژولیت " نوشته و کارگردا

رابطه ای انکار ناپذیر ما بین دو عنصر؛پرده خوانی و تعزیه
نگاهی به نمایش " مجلس پرده خوانی رومیو و ژولیت " نوشته و کارگردانی حسین جمالی

ایران تئاتر - سرویس نقد

صبا رادمان:

توجه به داستان های عاشقانه از دیر باز بشر را به خود مشغول داشته و آثار هنری بسیاری را به همراه داشته است .
حکایات تراژیک و غم بار عشاق جوان و دل سوخته ، از جمله داستان های کلاسیک و به دنبال آن فولکوری است که بسیاری از مردم جهان ( اعم از خاص و عام ) را در طول قرن ها با خود همراه داشته و گذر ایام هرگز گرد کهنگی را بر آن ننشانده است .
نگاهی گذرا به فهرست طولانی برخی از این نام ها ی فرموش ناشدنی ، ماندگاری این داستان ها را به اثبات می رساند.
امیر ارسلان وفرخ لقا(عشاق قدیمی افسانه های فولکلوریک ایران)، بیژن ومنیژه (عشاق شاهنامه فردوسی)، یوسف وزلیخا ( از جامی و آذر بیگدلی )، ویس ورامین (از فخرالدین اسعد گرگانی ، ، خسرو وشیرین(از نظامی گنجوی)، لیلی ومجنون (اصلش عربی بوده ولی در اشعار شعرای فارسی از جمله نظامی وجامی و مکتبی شیرازی نیز بوده است )، ، زال و رودابه (از شاهنامه فردوسی)، زهره ومنوچهر(از دیوان ایرج میرزا)، سلامان وابسال (از جامی)، ، فرهاد وشیرین(از وحشی بافقی)، رابعه و بکتاش( از افسانه های اعراب)، و البته رومئو وژولیت ؛ عشاق درام شکسپیر که در طول پنج قرن ، هم چنان سردم دار داستان های عاشقانه بوده و خاک جهان را به زیر سم اسب خود پیموده و بی هیچ وقفه ای صحنه های تئاتر و پرده های نقره ای سینما ی جهان را فتح کرده و شب هنگام به داستان های مادران برای کودکانشان وارد می شود .
در این میان ، ایران را نیز از یاد نبرده و به عرصه نمایش ایران نیز وارد شده و علاوه بر اجراهای کلاسیک و مدرن – بخوانید نو- اجراهایی براساس قوانین نمایش سنتی ایرانی نیز به خود اختصاص داده است.
اجرایی که این بار « حسین جمالی » در مقام نویسنده و کارگردان و « مجید رحمتی» به عنوان بازی ساز آن را نقالی و پرده خوانی کرده اند.
«پرده خوانی» نوعی نمایش سنتی ایرانی است که قدمت آن به سده های پیش از اسلام بازگشته و آن را «شمایل گردانی » ، «پرده داری » و «پرده برداری » نیز خوانده اند. دهخدا (ذیل «پرده ») به پرده ای اشاره کرده است که شعبده بازها و عروسک گردانها، از آن برای پنهان کردن ترفندهای نمایشی خود استفاده می کنند و این هیچ ارتباطی با پرده داری ، نام دیگر نمایش مذهبی پرده خوانی ، ندارد، اما برخی پژوهشگران به اشتباه از این تعریف برای توضیح پرده داری مذهبی بهره برده اند . صورت خوانی نیز بخشی از پرده خوانی بوده و نمی تواند مترادف پرده خوانی قلمداد شود. پرده خوانی برآمده از نقالی و نقاشیِ مردمی است .
ساختار پرده خوانی بر دو رکنِ «پرده » و «پرده خوان »، استوار است . نقش‌های پرده ، عموما نقوشی عامیانه اند که برمبنای تخیلات نقاش و گفته ها و نوشته های تاریخی و افسانه ای به تصویر کشیده می شوند .
این نوع نقاشی را، از نوع نقاشی مردمی ، موسوم به «نقاشی قهوه خانه ای » دانسته اند، که اوج شکوفایی آن ، به ویژه در اواخر دورة قاجاریه ، در قهوه خانه ها بوده است.
همچنین با توجه به موضوع محوری این نقوش ، از آن با عنوانِ «نقاشی کربلا»، و به لحاظ رعایت برخی قواعد نمایشی اخیراً «نقاشی دراماتیک » نیز یاد می شود .
برخی پیشینه این نوع نقاشی مردمی را قرنها پیش از پیدایش قهوه خانه و همزمان با سنت دیرینة قصه خوانی و مرثیه سرایی و تعزیه خوانی در ایران می دانند و به زمانِ نگارگری بر سفالینه ها و شمایلهای سوگ سیاوش
می رسانند . برخی نیز نقاشی‌های مانی را سرچشمة تاریخی اینگونه القائات مذهبی می دانند. این احتمال نیز وجوددارد که صحنه پردازی و بازآفرینی وقایع کربلا از طریق نقاشی ، در سده های یازدهم و دوازدهم / هفدهم و هجدهم ، تحت تأثیر نقاشی‌هایِ رافائل و میکل آنژ در ایران رواج یافته باشد .
پرده خوان کسی است که معمولاً همراه با اشاره کردن به تصاویر پرده ، با چوب دستی ای به نام مِطْرق ، این تصویرها را با صدایی رسا و آهنگین باز می خواند. اساساً این نمایش متکی بر «کلام » است . پرده خوان از پرده به دو روش بهره می برد: تزیینی و طوماری .
او در روش تزیینی ، پرده را صرفاً برای جلب توجه تماشاگران می آویزد و داستان را براساس آن نقل نمی کند؛ اما در روش طوماری ، داستان بر مبنای نقشهای پرده و گشودن تدریجی پردة منقوش روایت می شود. روی پرده مجموعه ای از تصاویر کوچکتر نقش شده که به صورت پی درپی ماجراهای داستان را نشان می دهد.
در نمایش « مجلس نقالی رومیو و ژولیت » مجید رحمتی پرده خوان نمایش ، شیوه اول را برای اجرای خود برگزیده و تنها یک پرده را برای جلب نظر مخاطب به دیوار آویزان کرده است . پرده ای چهار لته که طرحی از رومئو ، ژولیت و پدر و مادر هریک از آنان را نشان داده و پرده خوان گاه گاهی برای توصیف بیشتر و جلب نظر مخاطبان به این پرده اشاره می کند .
پرده خوان ، درام شکسپیر را را با تغییراتی بسیار جزئی اما با اختصار بسیار نقل کرده و لحظاتی مفرح را برای تماشاگرانش به وجود می آورد .
چرا که نمایش با نقالی و پرده خوانی آغاز شده و آرام آرام عناصر کمدی را نیز به خود وارد می کند .
اما گذر زمان و پیش رفت داستان ، نو عروس و تازه داماد را از هم دور کرده و آرام آرام تراژدی به داستان این دو دلداده وارد می شود .
و در این جاست که پرده خوان ، ذکر مصیبت این دو عاشق را آغاز کرده و با تبعید رومئو و دارو خوردن ژولیت ،بیان نقالانه خود را به بیانی تعزیتی بدل می کند . اما نه تعزیه ای کامل و گریه آور که تماشاگر را وا دارد تا بر مصیبت این دو همسر جوان بگرید که بیان تعزیه او مخاطب را به تعزیه مضحک و خنده آوری نزدیک می سازد که اساسا از توسعه یافتن کمی و کیفی نسخه‌خوانان خنده آور و پیش واقعه ها و احیانا واقعه های پیدا شد . در دوره قاجار ناصرالدین شاه و اهالی حرمسرا به تعزیه های مضحک چنان می خندیدند که صدای آنان تا بازار هم بیرون رفته و مردم را از خنده آنان به خنده می انداخت.
اگرچه که این نوع تعزیه تنها برا ی دشمنان ائمه اطهار (ع) به کار رفته و ضعف و زبونی آنان را نشان می داد اما در این جا نزدیک شدن به این نوع تعزیه و در ادامه آن خواندن تعزیه غم بار با بیانی طنز آمیز ، نمایش را به کمدی سنتی ای تبدیل کرده که مخاطب را ازشدت خنده به گریه می اندازد ، کمدی مفرحی که اساس آن بر پرده خوانی است اما دیگر عناصر نمایشی ایرانی به ویژه تعزیه نیز در آن به چشم می خورد و این شاید اثبات همان نظریه ارتباط جدا نشدنی تعزیه از پرده خوانی باشد.
چنان چه برخی ، موقعیت تاریخی پرده خوانی را حدفاصلِ گذار از برگزاری مراسم عزاداری عمومی ماه محرم در دوران صفویه ، به برگزاریِ نمایشِ مذهبی تعزیه در دوران قاجاریه و یکی از منابع تحول و تکامل تعزیه دانسته اند اما برخی دیگر، به عکس ، نقوش پرده را ترجمانِ نمایشِ تعزیه در قالب هنرهای دیداری و ره آورد تعزیه می دانند. اما مهم این جاست که تمامی محققان نمایش سنتی ایران، بی هیچ تردیدی رابطه محکم و انکار ناپذیر تعزیه و پرده خوانی را باور داشته اند و تنها این هنر پرده خوان(نقال ) یا تعزیه خوان است که باید برای رسیدن به هدف خود (گریه یا خنده و یا گاهی هر دو ) گریزی مناسب به هر دو زده و نمایشی در خور را به تماشاگرانش نشان دهد .

منابع :
-«تعزیه و هنرهای مربوط به آن »، ساموئل پیترسون
- نمایش در ایران ،بهرام بیضایی ، تهران 1344
- نیایش و نمایش در ایران ، گردآورنده پیتر جی . چلکووسکی ، ترجمة داوود حاتمی ، تهران 1367
-درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران ، جابر عناصری ، تهران 1366
- هنر مقدس صورت خوانی (پرده خوانی )، بهروز غریب پور، فصلنامة هنر ، دورة جدید، ش 40 (تابستان 1378)
- «تأثیر تئاتر اروپایی و نفوذ روشهای نمایشی آن در تعزیه »، در تعزیه : گردآورنده پیتر جی . چلکووسکی ، ترجمة داود حاتمی ، تهران 1367
-سیر تحول مضامین در شبیه خوانی ، جمشید ملک پور، تهران 1366
- تعزیه و تعزیه خوانی ، صادق همایونی ، تهران 1353
- قهوه خانه های ایران ، علی بلوک باشی ، تهران
نظرات 2 + ارسال نظر
ارتباط شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:55 http://www.ertebat.blogsky.com

سلام
یکی از دوستان پیشنهاد کرد وبلاگتون رو ببینم . واقعا وبلاگ جالبی دارید . مطالب هم واقعا به دردبخوره .
دلم می خواد باهم تبادل لینک داشته باشیم . دوست دارم لینکتون رو تو سایتم داشته باشم تا هر وقت هم خودم و هم بازدید کننده هام دلمون خواست بتونیم بهت سر بزنیم .
اگه مایل به تبادل لینک باشید وبلاگ من رو با نام
۩۞۩ بی پرده زنان و مردان را ببینید ۩۞۩ لینک کنید . و حتما به من اطلاع بدید که وبلاگ شما رو با چه نامی لینک کنم .

پیام عزیزی سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:21 http://www.khiyaledour.blogfa.com

درود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد